گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
فصل چهل و پنجم: احکام امر به معروف و نهی از منکر و دفاع







اشاره
سؤال 1371 - لطفاً به سؤالات سهگانه زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا فلسفه تشکیل حکومت اسلامی از باب امر به معروف و نهی از منکر بوده، یا فراتر از این موضوع میباشد؟
جواب: یکی از وظایف حکومت اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است، امّا وظایف آن بسیار گستردهتر از آن میباشد.
ب) بر فرض مثبت بودن پاسخ، آیا نهادهاي حکومتی کنونی، این منظور (امر به معروف و نهی از منکر) را برآورده میسازند؟
جواب: در حکومت اسلامی بخش مهمّی از این اهداف انجام میشود؛ ولی وظیفه مردم در این باب ساقط نمیگردد.
ج) در هر صورت، آیا وجود نهاد خاصّ و مستقلّی تحت این عنوان در جامعه فعلی لازم است؟
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّۀٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ » جواب: بیشک اگر چنین نهادي وجود داشته باشد مؤثّرتر خواهد بود و هماهنگ با آیه شریفه
میباشد، و به هر حال وظایف حکومت در این زمینه مانع از جنبه عمومی امر به معروف و نهی از منکر نیست. «1…» «
سؤال 1372 - در مقابل زنان و دخترانی که در کوچه و بازار حجاب خود را رعایت
______________________________
. 1). سوره آل عمران، آیه 104 )
ص: 478
نمیکنند و اشخاصی که صداي موسیقی آنها در کوچه و خیابان بلند است و کسان دیگري که به عناوین مختلف فساد فی الارض
میکنند، چه وظیفهاي داریم؟
جواب: وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و هرگاه مؤثّر نیفتاد باید به مقامات مسئول خبر دهید تا آنها را به وظایفشان
آشنا کنند.
سؤال 1373 - آیا از انجام کاري که حرام است و در ملأ عام و اجتماع انجام شود میتوان جلوگیري کرد؟
جواب: نهی از منکر بر همه واجب است؛ ولی در آنجا که احتیاج به اقدامات عملی دارد باید با اجازه حاکم شرع باشد.
صفحه 242 از 323
سؤال 1374 - آیا تذکّر دادن به زنان بدحجاب در جامعه، از سوي برادران بسیجی جایز است؟
جواب: در صورتی که امید تأثیر باشد واجب است؛ ولی با زبان خوش و مؤدّبانه باشد تا مفسدهاي بر آن مترتّب نشود.
سؤال 1375 - اگر در جایی که حضور داریم بازي با پاسور انجام شود، یا پاسور به فروش برسد، آیا میتوان جلوگیري کرد؟
جواب: در چنین موردي امر به معروف و نهی از منکر واجب است؛ ولی اقدامهاي عملی، مانند گرفتن ورقها، احتیاج به اجازه حاکم
شرع دارد.
سؤال 1376 - در امر به معروف و نهی از منکر، اگر احتمال برود که به صورت دستهجمعی اثر میکند، آیا باید دسته جمعی امر به
معروف کرد؟
جواب: امر به معروف به هر صورت که اثر کند واجب است؛ خواه فردي باشد یا نباشد.
سؤال 1377 - آیا امر به معروف لسانی احتیاج به حکم یا اجازه قانونی مراجع ذي صلاح دارد؟
جواب: در آن جایی که جنبه زبانی داشته باشد احتیاج به اجازه نیست و اگر
ص: 479
اقدام عملی در آن باشد اجازه حاکم شرع یا مسئولان حکومت اسلامی لازم است.
سؤال 1378 - هرگاه نهی از منکر خود باعث عمل حرامی شود، مانند نگاه به زنان بیمبالات و آرایش کرده، آیا باز هم واجب
است؟
جواب: باید کاري کرد که امر به معروف و نهی از منکر با این امور مخلوط نشود؛ ولی نظرهاي قهري اشکال ندارد.
سؤال 1379 - اگر آمر به معروف و ناهی از منکر، احتمال تأثیر در مخاطب ندهد، یا احتمال تأثیر آنی و زودگذر دهد، چه باید
بکند؟
جواب: همان مقدار که اثر دارد، کافی است.
سؤال 1380 - آیا میتوان در جامعه اسلامی براي محو مظاهر فرهنگ غربی و تشبّه به بیگانگان کوشید؟
جواب: با رعایت موازین اسلامی چنین کاري نه تنها جایز، بلکه لازم است.
سؤال 1381 - آیا براي امر به معروف همه شرایط باید وجود داشته باشد و با ساقط شدن یک شرط نمیتوان امر به معروف کرد؟
جواب: همه شرایط شرعی باید در آن جمع شود.
سؤال 1382 - آیا به دلیل این که جامعه در وضعیّت اقتصادي دشواري به سر میبرد، میتوان از فریضه امر به معروف و نهی از منکر
دست کشید؟
جواب: دشواري شرایط اقتصادي ربطی به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ندارد.
سؤال 1383 - با وجود شرایط فعلی و وضعیّت جامعه کنونی، آیا حضرتعالی صلاح میبینید که در بین بسیجیان گروههایی براي این
امر تشکیل شود؟
جواب: چنانچه آموزشهاي لازم را در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و شرایط و ظرافتهاي آن ببینند کار بسیار خوبی است، بلکه
در شرایطی واجب است؛ ولی نباید بهانهاي به دست مخالفان بدهند، و رعایت ادب اسلامی را در هر
ص: 480
حال بنمایند.
سؤال 1384 - آیا به انگیزه نهی از منکر میتوان افرادي را که مرتکب منکر میشوند با رعایت شرایط و مراتب امر به معروف و نهی
از منکر، مورد ضرب و جرح قرار داد، یا به اموال آنها خسارتی وارد کرد؟ و یا این که مراتب نهی از منکر در این حد، از وظایف
صفحه 243 از 323
حکومت اسلامی و طبق قانون شرع است؟
جواب: امر به معروف و نهی از منکر در این حد، مربوط به حکومت اسلامی است و در حدّ تبلیغ و گفتن و نوشتن، وظیفه عموم
مردم است.
سؤال 1385 - آیا در محیط مدارس امر به معروف و نهی از منکر، با نهی مسئولین مدرسه، از دانشآموزان ساقط میشود؟
جواب: ساقط نمیشود؛ به شرحی که در مسائل گذشته آمد.
سؤال 1386 - در برابر دولتهاي ظالم که کوچکترین مسألهاي براي مسلمانان از اسرار محسوب میشود، اگر اشخاصی به افشاي این
اسرار بپردازند، چه حکمی دارند؟ آیا نسبت به این افراد هم باید مراحل امر به معروف و نهی از منکر سپري شود؟ و آیا اقدامات
عملی و ضرب و جرح این اشخاص نیاز به اجازه حاکم شرع دارد؟
جواب: افشاي این اسرار جایز نیست، و لازم است که این افراد را امر به معروف و نهی از منکر نمود؛ امّا اقدامات عملی نیاز به اجازه
حاکم شرع دارد.
سؤال 1387 - آیا صحبت کردن مرد با زن نامحرم جهت امر به معروف و نهی از منکر مشکلی دارد؟ اگر این عمل در اتاق یا محلّ
خلوتی انجام گیرد، چگونه است؟
جواب: اشکالی ندارد؛ مگر این که مفسدهاي بر آن مترتّب شود.
سؤال 1388 - در شهرهاي بزرگ، مانند تهران، با وجود مفاسد مختلف، انسان هر طور که فکر میکند میبیند شرایط امر به معروف
در » : و نهی از منکر موجود نیست؛ یعنی احتمال تأثیر نمیرود، و از طرفی در احادیث و روایات آمده است که
ص: 481
وظیفه ما را در این گونه موارد بیان فرمایید. « صورت عمل ننمودن اشخاص به این دو فریضه الهی امکان نزول عذاب میرود
جواب: از تأثیر کردن امر به معروف و نهی از منکر مأیوس نشوید و بازهم ادامه دهید؛ مطمئن باشید اگر در مواردي بیاثر باشد، در
مواردي دیگر مؤثّر خواهد بود، و با این بهانهها نباید این فریضه بزرگ الهی فراموش شود.
احکام دفاع
سؤال 1389 - حکم دفاع و مقاومت در مقابل جانی یا سارق، براي جلوگیري از تجاوز یا هتک ناموس و یا سرقت را در موارد ذیل
بیان فرمایید:
الف) آنجا که احتمال آبروریزي مجنیٌ علیه در کار باشد.
جواب: باید مقاومت کرد.
ب) آنجا که احتمال قتل یا ضرب و جرح شدید مجنیٌ علیه باشد.
جواب: در مورد احتمال عقلایی قتل، حفظ نفس لازم است.
ج) آنجا که مال قابل ملاحظهاي مورد تعرّض باشد.
جواب: در اینگونه موارد میتوان مقاومت کرد.
د) جایی که مقاومت منجر به قتل جانی یا سارق شود.
جواب: هیچ اشکالی ندارد.
ه-) در موارد عدم جواز برخورد با جانی یا سارق، تکلیف مدافع چیست؟
جواب: در مواردي که دفاع جایز است، و لو بلغ ما بلغ، خون جانی و سارق هدر میباشد و در غیر آن حکم سایر مسلمین را دارد.
صفحه 244 از 323
ص: 483
فصل چهل و ششم: احکام حدود
[حدود]
-1 حدّ زنا
موجبات حدّ زنا
سؤال 1390 - مرد متأهّلی با دختري باکره، یا با زنی بیوه آمیزش نموده است. مجازات این مرد چیست؟
جواب: اگر آن مرد متأهّل بوده و همسرش نزد او و در اختیار او بوده و مانع شرعی و عرفی نداشته است، زناي او محصنه و حدّ او
رجم است، و در مواردي که رجم میسّر نباشد حکم او قتل است.
سؤال 1391 - اگر زن شوهرداري (به عقد دائمی) با فریب و نیرنگ با مرد متأهّلی ازدواج کند و دخول هم صورت بگیرد و این مرد
متأهّل هم عالمانه این ازدواج را کرده باشد، آیا عمل ایشان زنا محسوب و هر دو مجازات دارند؟
جواب: در صورتی که زن نزد شوهرش زندگی میکرده و مرتکب این عمل شده زناي محصنه میباشد و حدّش اعدام است. مرد
هم اگر همسر دائمی داشته و همسرش نزد او زندگی میکرده و مرتکب چنین عملی شده است حکم او نیز اعدام است.
سؤال 1392 - اگر مردي که داراي زن صیغهاي (مدّتدار و لو درازمدّت) است، با زنی که داراي شوهر دائمی است زنا کند، آیا
مجازات این مرد اعدام است؟
جواب: حدّ اعدام ندارد؛ بلکه حدّ او یک صد تازیانه است.
ص: 484
سؤال 1393 - زن و مردي که هر دو متأهّل بودهاند بر حسب پیشامدها و جور شدن امکاناتی (مثل اعتیاد شوهر و غیره) به یکدیگر
نزدیک شده و در حد تقبیل و مانند آن تماس داشتهاند، ولی عمل دخول انجام نشده است. خوشبختانه بعدا توبه کردهاند، حال
سؤال این است که پس از طلاق زن (که محرك آن، این آشنایی نبوده)، آیا این دو مشمول حکم زناي محصنه میشوند و براي
همیشه به هم حرام هستند.
جواب: آنها به یکدیگر حرام ابدي نیستند و حکم زناي محصنه ندارند؛ ولی باید جدّاً از آن گناه خود توبه کنند.
سؤال 1394 - اگر کسی با زن مردهاي نزدیکی کند، آیا جرم زنا صورت گرفته و حدّ زنا دارد؟
جواب: آري زنا صورت گرفته و حدّ شرعی دارد.
سؤال 1395 - آیا در جهت اثبات زناي زوجه، شهادت زوج به ضمیمه شهادت فرزندان، یا شهادت فرزندان به تنهایی کفایت
میکند؟
جواب: شهادت آنها در صورتی که شرایط شهادت در آنها جمع باشد، کافی است؛ ولی اگر زوج جداگانه مدّعی باشد باید چهار
شاهد بیاورد.
سؤال 1396 - یکی از راههاي ثبوت زنا چهار بار اقرار نزد حاکم شرع است؛ فرض کنیم مأمورین انتظامی شخصی را به اتّهام این
و ؟« آیا قبول داري مرتکب فعل حرام زنا شدهاي » : فعل حرام در یکی از جلسات محاکمه نزد قاضی آوردند و قاضی از او پرسید
.« آري، قبول دارم » : متّهم در پاسخ بگوید
صفحه 245 از 323
الف) آیا بهتر است قاضی اقرار دوّم، سوّم و چهارم را در همان جلسه محاکمه از متّهم اخذ کند، یا باید این کار در جلسات متعدّدي
انجام شود؟
جواب: اقرارهاي چهارگانه در یک مجلس خالی از اشکال نیست؛ بعلاوه قاضی وظیفه ندارد از متّهم سؤال کند که تو این کار را
کردهاي یا نه؟ بلکه باید
ص: 485
بگذارد متّهم اگر مایل است خودش اقرار کند، یا از او سؤال کند که شما را براي چه اتّهامی به اینجا آوردهاند.
ب) آیا بهتر است که قاضی قبل از اخذ اقرار به متّهم اعلام کند که چهار بار اقرار مستوجب حدّ است، یا این که سکوت اختیار کند
و سپس به نحو مقتضی تصمیم بگیرد؟
جواب: قاضی وظیفهاي براي تبیین این گونه مسائل در برابر متّهمین ندارد.
اقسام حد
سؤال 1397 - آیا براي زنی که مورد تجاوز به عنف قرار گرفته، اعم از ثیّب و یا باکره، علاوه بر مجازات و یا ارش البکاره مهر
المثل نیز ثابت است؟
جواب: تنها مهر المثل تعلّق میگیرد.
سؤال 1398 - مردي به صورت عنف، زن شوهردار، یا زن بیوه، یا دختر باکرهاي را چه از طریق وطی در قُبل یا دُبر، مورد تجاوز قرار
میدهد، این زن یا دختر به همین سبب به نحوي خودکشی میکند، آیا زانی محکوم به قصاص است؟ یا باید دیه زانیه مکره را
پرداخت نماید؟
جواب: تجاوز به عنف، حکمش اعدام است، و در اینجا قصاص نیست.
سؤال 1399 - شخصی اقرار کرده که با دختري رابطه داشته و با وي نزدیکی نموده است؛ چون دختر حامله شده به دستور زنی به
وي مشروب آلوده به سم میدهد تا سقط جنین کند و براي این که دختر را به خوردن آن تشویق کند خود نیز از آن مشروب
میخورد و همان روز که در حال عادي با وي نزدیکی کرده بود بعد از بیاختیار شدن دختر دوباره با او نزدیکی میکند. دادگاه
نزدیکی با دختر را در حالی که بیاختیار بوده زناي به عنف اعلام و حکم به اعدام متّهم صادر نموده است، استدعا دارد بفرمایید:
ص: 486
الف) با وجود رضایت دختر در زمان هوشیاري و با وجود اصل استصحاب، آیا نزدیکی در زمان بیاختیاري را میتوان زناي به
عنف تلقّی نمود؟
ب) آیا صرف اقرار به نزدیکی اقرار به زنا محسوب میشود؟
جواب: چنانچه ثابت نشود که آن زن نسبت به مواقعه حالت امتناع داشته است صدق زناي به عنف در فرض مسأله ثابت نیست، و
اقرار صریح محسوب نمیشود، باید اقرار به زنا باشد تا حکم جاري شود. « نزدیکی » اقرار به واژه
سؤال 1400 - بعضی از فقها در زناي مطاوعی دختر باکره، عقیده دارند که ارش البکاره به وي تعلّق میگیرد، نظر حضرتعالی
چیست؟
جواب: زانیه مطاوعه حقّ مهریّه و ارش بکارت ندارد؛ مگر این که مرد او را اغفال کرده باشد که بکارت را زائل نمیکند.
سؤال 1401 - کسی که قرار است به عنوان حد یا قصاص اعدام شود، اگر حدود و تعزیرات دیگري که مادون قتل است براي او
ثابت شود، آیا میتوان از آنها صرفنظر کرد؟ آیا در این جهت بین حقّالله و حقّالنّاس تفاوتی وجود دارد؟
صفحه 246 از 323
جواب: اوّل باید حدود دیگر اجرا شود و بعد حدّ قتل؛ مثلًا در مورد سارق قاتل اوّل حدّ سرقت بر او جاري میشود و بعد حدّ قتل، و
در اینجا تفاوتی میان حقّالله و حقّالنّاس نیست.
سؤال 1402 - شخصی به مجازات شلّاق، حبس، تبعید، اعدام، قصاص و جزاي نقدي محکوم شده است، آیا تمام این مجازاتها باید
اجرا شود؟ اگر باید اجرا شود ترتیب اجراي مجازاتهاي فوق چگونه است؟ اگر حبس وي 20 سال باشد، آیا باید قصاص و اعدام
بعد از 20 سال که حبس وي تمام میشود اجرا شود؟ اگر شخص حاضر به پرداخت جزاي نقدي نشد، یا قادر به پرداخت نبود، آیا
باید حکم اعدام و قصاص را تا اجراي حکم جزاي نقدي به تعویق بیندازیم؟
جواب: مسأله قصاص (اعدام) و شلّاق بر تبعید و حبس مقدّم است و نوبت به
ص: 487
آن دو نمیرسد و جریمه نقدي را میتوان از اموال او برداشت.
سؤال 1403 - آیا در عصر ما، که اجراي حدّ رجم در پارهاي از موارد محذورات داخلی یا خارجی دارد، میتوان به عنوان ثانوي آن
را به نوع دیگري از اعدام تبدیل کرد؟ در این حالت، مسأله فرار از حفیره که سبب سقوط حد در فرض اقرار میشود چه خواهد
شد؟
جواب: در فرض مسأله تبدیل رجم به نوع دیگري از اعدام مانعی ندارد و مسأله امکان فرار از حفیره الزامی نیست، یکی از طرق
نجات متّهم آن است که اقرار خود را پس بگیرد.
سؤال 1404 - مراد از پیرمرد و پیرزنی که باید شلّاق به صورت ضغث (یک توده چوب باریک) درباره آنها اجرا شود، چیست؟ آیا
از حیث سن معیار خاصّی دارد؟ اگر ندارد، آیا قدر متیقّنی دارد؟
جواب: منظور، پیرمرد یا پیرزنی است که زدن شلّاق بر آنها قابل تحمّل نیست، یا خوف خطر دارد.
چگونگی اجراي حدّ زنا
سؤال 1405 - شخصی که محکوم به شلّاق شده، حالت صرع (غش) دارد، هر وقت او را براي اجراي شلّاق حاضر میکنیم، دچار
صرع میشود. چه باید کرد؟
استفاده کرد. « ضغث و شماریخ » جواب: باید حد را متوقّف کرده تا از این حالت بهبودي یابد و اگر امید بهبودي نیست، باید از
سؤال 1406 - آیا واجب یا جایز است که محکوم را در هنگام اجراي حکم شلّاق بست؟ در صورتی که اجراي حکم شلّاق بدون
بستن محکوم، امکان نداشته باشد یا متعسّر باشد، چه باید کرد؟
جواب: بستن محکوم جایز نیست؛ مگر در جایی که اجراي حکم بدون آن غیر
ص: 488
ممکن یا متعسّر است.
سؤال 1407 - با توجّه به این که افراد از حیث قدرت جسمانی و تحمّل مجازاتها، مختلف هستند، شخصی که مجري حکم شلّاق
میشود، چگونه باید باشد؟ نحوه وارد کردن شلّاق بر بدن محکوم چگونه میباشد؟ مجري باید تا چه اندازه دست خود را جهت
فرو آوردن شلّاق بالا ببرد؟
جواب: بیشک ضارب باید تناسب را در این موضوعات در نظر بگیرد و در نحوه وارد کردن شلّاق احتیاط آن است که دست خود
را آن قدر بالا نبرد که زیر بغل پیدا شود، و مجرم را نباید براي شلّاق زدن خوابانید.
سؤال 1408 - شلّاق باید بر کدام یک از قسمتهاي بدن محکوم وارد شود و بر کدام قسمتها نباید وارد شود؟ آیا به یک قسمت
صفحه 247 از 323
از بدن باید وارد شود، یا به تمام قسمتهاي بدن به صورت پراکنده و یکنواخت؟
جواب: باید شلّاق روي بدن تقسیم شود و بر محلّ واحد که سبب آسیب بیشتر میشود نباشد، و باید بر هیچ نقطه خطرناکی (مانند
سر، صورت، عورت، قلب و مانند آن) شلّاق نزند.
سؤال 1409 - شلّاقی که با آن حدّ یا تعزیر را اجرا مینمایند، از حیث ضخامت، اندازه و نوع جنس چه خصوصیّاتی باید داشته
باشد؟ آیا میتواند از جنس چرم، پلاستیک، چوب یا سیم باشد؟ آیا میتواند لبهدار باشد، یا قطر آن باید گرد باشد؟
جواب: مسلّماً استفاده از سیم، کابل، چوب و امثال آن جایز نیست و باید از شلّاقهاي متعارف و بافته باشد؛ نه زیاد قطور و نه زیاد
باریک.
سؤال 1410 - زمان اجراي شلّاق باید چه ساعتی از روز باشد؟ آیا در هر ساعتی جایز است؟
جواب: زمانی که بر اثر گرما و سرما شدّت خاصّی پیدا نکند.
سؤال 1411 - فضایی که در آن حکم شلّاق اجرا میشود، چه فضایی باید باشد؟ آیا
ص: 489
مثلًا در زمستان میتوان حکم شلّاق را در فضاي باز، که بسیار سرد است، اجرا کرد؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد، که در چنین فضایی اجراي حد شرعاً اشکال دارد.
سؤال 1412 - آیا شلّاق حدّي و تعزیري را میتوان در ملأ عام اجرا کرد؟
جواب: در مواردي که منصوص است، یا تأثیري در امر به معروف و نهی از منکر دارد، یا مجرم، متجاهر است، اظهار آن مانعی
ندارد، در غیر این سه صورت، در ملأ عام انجام نگیرد.
سؤال 1413 - محکوم به شلّاق در هنگام اجراي حکم از حیث پوشیده و عریان بودن، چگونه باید باشد؟ در مواردي که باید پوشیده
باشد، مراد از پوشیده بودن چیست؟ آیا افرادي که در زمستان شلّاق میخورند، جایز است با لباس زمستانی باشند؟ آیا در موارد
فوق بین زن و مرد، بالغ و غیر بالغ (در مواردي که تأدیب دارد)، بین تعزیرات و حدود، بعض حدود با بعض دیگر، زمستان و
تابستان و ضعیف البنیه و قويّالبنیه فرق است؟
جواب: احتیاط آن است که افراد را مطلقاً برهنه نکنند؛ ولی نباید پوشش بقدري کلفت باشد که تأثیر شلّاق را از بین ببرد و در مورد
زنان باید لباسهایشان را به آنها بپیچند که بدنشان نمایان نشود و ظاهراً در لباس فرقی از نظر ضعیف و قويّالبنیه نیست؛ ولی در نحوه
زدن شلّاق بین آنها تفاوت است؛ یعنی باید به نسبت توان اشخاص شلّاق زد.
سؤال 1414 - حالت محکوم در هنگام اجراي حکم شلّاق از حیث نشسته، درازکش و ایستاده بودن چگونه باید باشد؟ آیا بین زن و
مرد، بالغ و غیر بالغ، تعزیرات و حدود، فرق است؟
جواب: در حدّ زنا، مرد باید ایستاده باشد و زن نشسته، و در غیر زنا نیز احتیاط آن است که همین روش رعایت شود.
ص: 490
سؤال 1415 - در صورتی که پس از اجراي مجازات رجم، به زعم این که مجرم به قتل رسیده، جسد وي به سردخانه منتقل شود،
ولی بر حسب اتّفاق، علائم حیاتی در او مشاهده شود و پس از معالجه سلامت خود را بازیابد. بفرمایید:
الف) آیا صرف صدق عنوان رجم، و لو به قتل منجر نشود، کفایت میکند (تا در فرض مسأله نیازي به اجراي مجدّد حکم نباشد)؟
یا چون قتل از طریق رجم موضوعیّت دارد، باید مجدّداً حکم رجم را در مورد وي به مرحله اجرا گذاشت؟
جواب: در صورتی که مسأله از طریق شهود ثابت شده باشد، باید رجم منتهی به قتل شود و اگر از طریق اقرار بوده، قاضی میتواند
حکم عفو صادر کند.
صفحه 248 از 323
ب) در فرض دوّم، آیا مجرم میتواند دیه جراحات وارده در اثر اجراي حکم در مرتبه اوّل را مطالبه نماید؟ در صورت مثبت بودن
پاسخ، پرداختن دیه به عهده کیست؟
جواب: در صورتی که رجم اوّل طبق موازین بوده و تعدّي و تفریط در آن رخ نداده و زنده بودن مرجوم بر حسب تصادف بوده
باید مجدّداً رجم شود و پرداختن دیه جراحات سابقه بر کسی واجب نیست؛ ولی همان گونه که در بالا گفته شد، در صورتی که
حدّ به سبب اقرار ثابت شده باشد، حاکم شرع میتواند او را مورد عفو قرار دهد (ضمناً توجّه داشته باشید که اجراي حدّ به صورت
رجم در شرایط عصر ما در بسیاري از موارد خالی از اشکال نیست و باید به انواع دیگر قتل مبدّل شود، که شرح آن قبلًا گذشت).
سؤال 1416 - پرده بکارت بعضی از دختران حلقوي و یا ارتجاعی است که در صورت دخول هم ازاله بکارت نمیشود، آیا
مجازات دخول با این قبیل دختران مشمول مجازات ازاله بکارت است؟
جواب: در فرض مسأله مشمول مجازات یا دیه ازاله بکارت نیست؛ ولی احکام دیگر ثابت است.
ص: 491
سؤال 1417 - مرد مسلمانی کراراً مرتکب زناي محصنه با زن شوهرداري شده است، لذا دادگاههاي جمهوري اسلامی بر اساس
شواهد، اسناد و اعترافات دو طرف و همچنین با رؤیت فیلم ویدئویی این عمل قبیح، که توسّط زانی ضبط گردیده، به این پرونده
رسیدگی کرده و حکم رجم را در مورد زانی صادر نمودهاند، با توجّه به این که تأیید حکم رجم باید به وسیله دیوانعالی و با طی
کردن مراحل تأیید گردد.
الف) آیا همسر شرعی زانی میتواند به کذب ادّعا کند که در طول ایّام گذشته، که زانی اقدام به این عمل قبیح مینموده، از
همسرش جدا بوده تا بدین وسیله احصان شوهرش برطرف شود و حدّ رجم ساقط گردد؟ البتّه همسر شرعی و قانونی او در اختیار
وي بوده و مانعی براي انجام وظایف همسري وجود نداشته است.
جواب: هیچ کس نمیتواند از طریق دروغ و حیله مانع اجراي حدود الهی گردد.
ب) هرگونه اقدامی براي نجات این مرد از مرگ به طرق مختلف چه حکمی دارد؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1418 - پسري با دختري زنا کرده و دختر حامله شده است، آیا میتوان پسر را مجبور کرد تا با آن دختر ازدواج کند؟ براي
جلوگیري از ضایع شدن حقّ دختر چه باید کرد؟
جواب: هیچ کس را نمیتوان مجبور به ازدواج کرد؛ ولی حاکم شرع میتواند، در صورتی که زنا از طریق اقرار ثابت شود، عفو او
را مشروط به ازدواج کند و اگر ازدواج نکرد یک صد تازیانه به او بزند.
سؤال 1419 - مرد متأهّلی (به صورت عنف، یا با رضایت دختر) دختري را، که از نظر شرعی و قانونی بالغ است، ازاله بکارت نموده
است، آیا اعلان رضایت چنین دختري بدون رضایت ولیّ، یا جدّ پدري در تخفیف مجازات مرد متجاوز مؤثّر است؟
جواب: در اجراي حد تأثیري ندارد؛ ولی نسبت به مهر المثل در فرض عنف مؤثّر است.
ص: 492
-2 حدّ لواط
سؤال 1420 - لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) شخصی قبل از تشکیل محکمه رسمی در ستاد امر به معروف و نهی از منکر (نیروي انتظامی) در حال بازجویی به عمل شنیع
لواط اقرار کرده است. قاضی مأذون با لباس مبدّل در جلسه حاضر بوده و متّهم واقف به سمت و منصب او نبوده است. آیا چنین
صفحه 249 از 323
اقراري، اقرار نزد حاکم شرع تلقّی و مستوجب حدّ قتل است؟
جواب: ضرورتی ندارد متّهم قاضی را بشناسد، مشروط بر این که اقرار جامع الشّرایط باشد.
ب) متّهم در جلسه واحده ماجرا را نقل کرده است و در جملات فعلیّه مرجع ضمیر فاعلی خودش بوده است. آیا این گونه اقرار،
اقرار مکرّر تلقّی میگردد، یا براي تکرار اقرار تعدّد جلسات و شرایط دیگر لازم است؟
جواب: تعدّد مجلس شرط است، بنابر احتیاط واجب.
ج) متّهم در محکمه منکر دخول شده و میگوید من در هنگام بازجویی فکر میکردم که عمل لواط اعم از دخول و تفخیذ است.
آیا چنین اقراري مستوجب سقوط حدّ قتل است؟
جواب: در صورت احتمال اشتباه در حقّ متّهم ادّعاي او پذیرفته میشود.
د) با توجّه به این که در فرض توبه اقرارکننده، حسب نظر فقهاي عظام، حاکم شرع میتواند عفو یا اجراي حد نماید، آیا قاضی
مأذون موظّف و مکلّف است که مراتب توبه مقرّ را به ولیّ امر یا نایب او منعکس نماید یا آن که صرفاً مختار است؟
جواب: چنانچه قاضی مأذون در قضاوت باشد خود او میتواند عفو نماید و اگر رعایت ضوابط ایجاب میکند، به ولیّ امر اطّلاع
دهد.
ص: 493
-3 حدّ قذف
سؤال 1421 - اگر کسی نسبت به مردهاي افترا ببندد، آیا حدّ قذف درباره او جاري میشود؟
جواب: از این نظر فرقی میان حیّ و میّت نیست؛ هر دو حدّ قذف دارد.
سؤال 1422 - اگر کسی به انسان زندهاي افترا ببندد و مقذوف قبل از صدور، یا اجراي حکم بمیرد، آیا ورثه او حق دارند تقاضاي
صدور حکم، یا تقاضاي اجراي مجازات نمایند؟
جواب: حقّ مطالبه حدّ قذف به ورثه منتقل میشود.
سؤال 1423 - اگر دو نفر بر اثر شکایت متقابل محکومیّت شلّاق داشته باشند، آیا تهاتر قهري صورت میگیرد؟ مثلًا زید به عمرو
فحش داده و عمرو نیز به زید، و دادگاه هر دو نفر را به 30 ضربه شلّاق محکوم کرده است، آیا در مرحله اجرا این دو مجازات با
تهاتر قهري کأن لم یکن محسوب و اجرا نمیشود؟ آیا در موارد فوق بین جرایم مشابه و جرایم غیر مشابه فرق است؟ آیا بین حدود
(مانند حدّ قذف) و غیر حدود (مانند سرقت تعزیري) فرق است؟ در صورتی که زید به 40 ضربه و عمرو به 30 ضربه محکوم شود،
آیا نسبت به 30 ضربه تهاتر قهري صورت میگیرد؟ آیا تهاتر قهري در دیات و سایر مجازاتها نیز جاري میشود؟
جواب: تهاتر مربوط به اموال است و یک حکم عقلایی و شرعی است؛ ولی در باب حدود نیاز به دلیل دارد و اصل در اینگونه
حکم « قذف » موارد عدم سقوط از طرفین است و چون تنها در باب قذف دلیل بر سقوط داریم نه موارد دیگر، تنها در مورد حدّ
سقوط از طرفین جاري میشود؛ ولی هر دو تعزیر میشوند؛ امّا در سایر حدود و تعزیرات از طریق تهاتر ساقط نمیشود، و در مورد
دیات چون بازگشت به دین مالی میکند تهاتر ثابت است.
سؤال 1424 - این جانب در حال تحقیق پیرامون جرم توهین به مقدّسات مذهبی
ص: 494
هر کس به » : در حقوق ایران به عنوان پایاننامه این دوره میباشم و با توجّه به مادّه 513 قانون تعزیرات سال 1375 که مقرّر میدارد
مقدّسات اسلام و یا هر یک از انبیاي عظام (علیهم السلام) یا ائمّه طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدّیقه طاهره (علیها السلام)
صفحه 250 از 323
اهانت نماید، اگر مشمول حکم ساب النّبی باشد اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد
سؤال این است که آیا از جنبه فقهی توهین به مقدّسات اسلام (غیر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و انبیاي عظام یا ائمّه « شد
طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدّیقه طاهره (علیها السلام)) مثلًا توهین به کعبه معظّمه یا مساجد و امثال آن میتواند به سبّ
النّبی (صلی الله علیه و آله) منجر شود و تحت این عنوان مشمول مجازات اعدام گردد، یا باید مجازات تعزیري قسمت دوّم مادّه
مزبور را مورد حکم قرار داد؟
جواب: توهین به سایر مقدّسات تعزیر دارد؛ ولی در خصوص آلوده کردن خانه کعبه به نجاست روایات متعدّدي داریم که حکم آن
قتل است.
سؤال 1425 - آیا انسان میتواند خود را به صفاتی که به خودي خود خوب نیستند، مثل شقیّ، کثیر الذّنوب و مانند آن معرّفی کند؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 1426 - آیا لقب بد گذاشتن بر کسی جایز است؟
جواب: گذاشتن القاب زشت جایز نیست.
-4 حدّ شرب خمر
سؤال 1427 - آیا خوردن شراب به مقدار کم، در صورتی که فقط و فقط براي معالجه باشد و به هیچ وجه هدف سکر در آن نباشد
و توأم با استغفار و اکراه باشد و معالجه هم بدین طریق میسّر شود، به نحوي که هیچ دارویی نتواند تا این حدّ مؤثّر باشد، و فی
الواقع براي حفظ جان و بقاي وجود باشد و لاغیر مجاز است؟
جواب: تنها در صورتی جایز است که ضرورت قطعی پیدا کند و داروي
ص: 495
منحصر به فرد باشد و جانشینی نداشته باشد، و غالباً چنین نیست.
سؤال 1428 - نوشیدن مسکرات، بطوري که آدمی را از خود بیخود نکند و براي او ضرر نداشته باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: نوشیدن مسکرات در هیچ حال جایز نیست و حدّ شرعی دارد و تفاوت حال اشخاص در آن تأثیري ندارد؛ حتّی نوشیدن
یک قطره از آن هم حرام است.
سؤال 1429 - چنانچه متّهم بعد از اقرار به شرب خمر در محضر دادگاه مدّعی شود که قبل از دستگیري از گناه خود توبه نموده
است، آیا در این مورد حدّ ساقط میگردد، یا این که این مورد از مواردي است که میتواند مشمول عفو ولیّ امر قرار گیرد؟
جواب: توبه بعد از دستگیري اثري ندارد؛ ولی هرگاه سخن او حکایت از توبه فعلی او کند، حاکم شرع میتواند او را ببخشد،
مشروط بر این که ثبوت جرم از طریق اقرار باشد.
-5 حدّ سرقت
سؤال 1430 - آیا شروع به جرم سرقت، حقّ النّاس است که قابل گذشت باشد، یا حقّالله است که قابل گذشت نمیباشد؟
جواب: اگر منظور از شروع این است که مثلًا وارد خانه مردم شده و قبل از سرقت دستگیر شده است، صاحبخانه میتواند او را
ببخشد و رها کند.
سؤال 1431 - دو پسرعموي معتاد، مواد مخدّر به خود تزریق میکنند، یکی از آنها فوراً میمیرد و دیگري زنده میماند، ولی شوکه
میشود، ترس و وحشت حواس و تصمیمگیري را از او سلب میکند، مدّتی در ماشین سواري میماند و بعد جسد او را در یکی از
صفحه 251 از 323
کوچههاي تهران به زمین میگذارد، ناگهان یادش میآید که در جیب آن
ص: 496
مقتول هزار دلار پول وجود دارد، آن را به قصد حفظ برمیدارد و بعد از گزارش و اعتراف آن را دستنخورده به کلانتري تحویل
میدهد و بالاخره کلانتري نیز به پدر مقتول تحویل میدهد، آیا از نظر شرعی این عمل سرقت محسوب میشود؟
جواب: در فرض مسأله برداشتن آن پول و تحویل آن سرقت محسوب نمیشود.
سؤال 1432 - پس از اجراي حدّ سرقت، عضو قطعشده ملک کیست؟ ملک حکومتی که مجري حدّ است، یا شخص محدود؟ در
صورت دوّم آیا پیوند آن عضو با جرّاحی به شخص محدود، یا فروش آن براي پیوند به دیگري جایز است؟
جواب: عضو قطع شده متعلّق به صاحب آن است؛ ولی پیوند مجدّد آن به صاحب اصلی جایز نیست. امّا میتواند به دیگري، مجّانی
یا در برابر قیمت، واگذار کند.
سؤال 1433 - شخصی 15 سال قبل اتومبیلی خریده و اکنون مشخّص شده که مسروقه است، طبق قانون شرع و عرف مال مسروقه به
صاحب آن مرجوع میشود، خریدار (که احتیاج به اتومبیل دارد) چه مبلغ حق دارد از سارق بگیرد؟
جواب: صاحب پول حق دارد پول خود را از سارق بگیرد، و نظر به این که در این فاصله زمانی تورّم زیاد بوده است، میتواند به
قیمت امروز از او بگیرد؛ یعنی نرخ متوسّط تورّم اجناس را محاسبه کند و بر آن بیفزاید.
سؤال 1434 - آیا بین حکم سارق از مسجد و غیر مسجد تفاوتی هست؟
جواب: گناه سارق از مسجد بیشتر است؛ ولی حدّ آن دو یکسان است.
سؤال 1435 - سرقت اطّلاعات سرّي کد شده و رمزدار، از شبکههاي کامپیوتري و یا کامپیوترهاي شخصی و کشف رمز آنها چه
حکمی دارد؟ و نیز سرقت و فروش غیر مجاز شمارههاي موبایل توسّط افراد آشنا به سیستم سوئیچ آن چه حکمی دارد؟
جواب: سرقت به هر حال حرام است و اگر اطّلاعاتی باشد که جنبه مالیّت دارد
ص: 497
و در عرف عقلاي امروز خریدوفروش میشود، در صورتی که شرایط حدّ سرقت در آن جمع باشد، اجراي حدّ سرقت در آن بعید
نیست؛ البتّه این در مورد کسانی است که اموال آنها محترم است.
سؤال 1436 - هرگاه شریک بدون اطّلاع و در غیاب شریک دیگر، با سوء نیّت و به قصد اضرار به شریک خود، اموال منقول
شراکتی را با شکستن قفلها و تخریب دیوار و سقف به صورت پنهانی به جاي دیگري ببرد، آیا عمل وي سرقت محسوب میشود؟
جواب: اگر سوء نیّت او محرز شود که با علم و اطّلاع از حرمت این کار و به قصد سرقت چنین عملی را مرتکب شده است حدّ
سرقت بر او جاري میشود.
سؤال 1437 - با عنایت به نصاب در باب سرقت (که قیمت ربع دینار طلاي خالص مسکوك رایج، یا ارزش آن طبق بند 9 ماده 198
قانون مجازات اسلامی میباشد) و این که در کشور تنها سکّههاي طلا و بهار آزادي به عنوان طلاي مسکوك جریان داشته و هیچ
کدام آنها 24 عیار خالص نمیباشد و همانند سایر نقود و مسکوکات رواج واقعی ندارد، آیا قیمت ربع دینار سکّههاي طلاي
مسکوك غیر خالص و غیر رایج، مانند سکّه بهار آزادي فعلی که ظاهراً 18 عیار میباشد، یا قیمت ربع دینار طلاي خالص غیر
مسکوك را میتوان ملاك قرار داد؟ و اصولًا در صورت نبودن سکّه طلاي مسکوك رایج خالص، آیا حدّ سرقت ساقط میشود؟
جواب: منظور از طلاي خالص، طلاي 24 عیار نیست؛ بلکه همین طلاهاي معمولی است که در عرف، خالص شمرده میشود و اگر
سکّه رایج معامله پیدا نشود باید فرض کنیم که اگر این مقدار از طلا مسکوك رایج معامله بود، چه مقدار افزایش قیمت پیدا
میکرد و در مورد شک باید دست بالا را گرفت، و در هر حال حدّ شرعی سرقت ساقط نمیشود.
صفحه 252 از 323
سؤال 1438 - در مورد سرقتی که موجب حدّ است بفرمایید: آیا پس از شکایت
ص: 498
مالباخته و قبل از ثبوت جرم، عفو سارق توسّط مالباخته نسبت به اجراي حدّ تأثیر دارد؟
جواب: بعد از طرح شکایت، عفو مالباخته تأثیري ندارد.
سؤال 1439 - در مواردي که سارق مورد عفو مالباخته قرار میگیرد، آیا حاکم شرع میتواند بنا به مصالحی حدّ را اجرا نماید؟
جواب: در صورتی که قبل از طرح شکایت او را عفو کند، حاکم شرع نمیتواند حدّ را اجرا کند؛ ولی اگر مصالح مهمّی ایجاب
کند، تعزیر او جایز است.
سؤال 1440 - چنانچه شخصی بدون اجازه صاحب اثر (کتاب، یا فیلم و مانند آن) منتشر شده، از محتویات آن استفاده غیر مجاز
نماید، آیا میتوان وي را به عنوان ارتکاب سرقت، تعقیب نمود؟
جواب: این مورد، احکام سرقت را ندارد؛ ولی این کار تجاوز به حقّ دیگران محسوب میشود و تعزیر دارد.
سؤال 1441 - گوسفند و یا حیوان مادّهاي از کسی به سرقت رفته و سارق پس از چند سال دستگیر میشود، آیا سارق، علاوه بر
اصل یا قیمت حیوان مسروقه، بایستی زاد و ولد حیوانی را که دزدیده نیز به صاحبش بدهد؟
جواب: باید زاد و ولد و تمام منافعی که از آن برده است را به صاحب اصلی برگرداند و مخارجی را که براي آن کرده نمیتواند
کم کند.
سؤال 1442 - در موردي که جهت اثبات موضوع سرقت ادلّهاي وجود نداشته باشد و شاکی از متّهم تقاضا نماید که قسم بخورد و
متّهم از قسم خوردن امتناع نماید و شاکی قسم بخورد که متّهم سرقت کرده است. در این مورد علاوه بر این که متّهم باید اموال
مسروقه را به شاکی تحویل دهد، آیا میتوان حد بر او جاري کرد؟
جواب: حدود و تعزیرات با قسم ثابت نمیشود؛ ولی اموال ثابت میشود.
ص: 499
-6 حدّ محارب
سؤال 1443 - لطف فرموده پاسخ سؤالات زیر را مرقوم فرمایید:
را از نظر فقهی و اصطلاحی بیان فرمایید. « مفسد فی الارض » و « محارب » الف) تعریف
جواب: محارب به کسی میگویند که با اسلحه مردم را تهدید کند و قصد جان یا مال یا ناموس مردم را داشته باشد و در محیط
اجتماع ناامنی ایجاد کند. و مفسد فی الارض کسی است که منشأ فساد گستردهاي در محیطی شود؛ هرچند بدون توسّل به اسلحه
باشد، مانند قاچاقچیان موادّ مخدّر و کسانی که مراکز فحشا را بطور گسترده ایجاد میکنند.
در قانون مجازات اسلامی، بخش حدود، مواد 183 الی 196 چه « مفسد » و « محارب » ب) نظر حضرتعالی در خصوص تعریف
چه نوع واوي است، عطفی، ربطی، یا استینافی؟ « محارب و مفسد فی الارض » :… در قسمت اخیر ماده 183 « واو » میباشد؟ کلمه
در صورت اختلاف معناي میان محارب و مفسد فی الارض، نظر شما در خصوص عمل قانونگذار در مترادف آوردن آن دو معنا
چیست؟
جواب: این دو با یکدیگر تفاوت دارد و مترادف نیست؛ بلکه میان آنها نسبت عموم من وجه است.
استفاده شده است، به « فساد فی الارض » و گاه نیز از لفظ « مفسد فی الارض » ج) در باب حدود قانون مجازات اسلامی گاه از لفظ
نظر حضرتعالی علّت این تغییر چه میباشد؟ آیا مطلب خاصّی مورد نظر بوده است؟
صفحه 253 از 323
جواب: ظاهراً در میان این دو تفاوتی نیست؛ در یک جا سخن از فاعل به میان آمده و در جاي دیگر از فعل.
د) در بعضی ابواب حدود، مانند حدّ شرب خمر، آمده است که هرگاه عمل موجب
ص: 500
حد، تکرار گردد و حد نیز در هر مرتبه اجرا شود، در مرتبه سوّم، حدّ قتل خواهد بود (مادّه 179 قانون مجازات اسلامی) حال این
سؤال مطرح است که:
آیا حدّ قتل از باب افساد فی الارض است، یا از باب دیگر است؟
جواب: بنابر احتیاط واجب، بطوري که بسیاري از بزرگان گفتهاند، در غیر شرب خمر قتل در مرتبه چهارم انجام میگیرد و این
نیست؛ بلکه نصوص خاصّهاي درباره آن وارد شده است. « مفسد فی الارض » مسأله مربوط به عنوان
ه-) آیا حدّ محارب و مفسد فی الارض از قوانین امضایی است، یا از قوانین تأسیسی اسلام میباشد؟
جواب: ظاهر این است که از قوانین تأسیسی است؛ ولی بطور اجمال در بعضی از قوانین عقلا نمونههایی از آن دیده میشود.
سؤال 1444 - در نوع کتب فقهی تعریف جامع و مانعی، که ارکان و عناصر تشکیلدهنده موضوع را مشخّص نماید، در مورد جرم
ذکر نشده است و ابهام در این مورد به قوانین مصوّب جمهوري اسلامی نیز سرایت نموده و شمول و « محاربه و افساد فی الارض »
عدم شمول این موضوع نسبت به برخی مصادیق مورد ابهام است.
از طرفی بسیاري از فقها در مورد تعریف رایج "من شهر السّیف لإخافۀ النّاس "در خصوص تشهیر سیف، الغاي خصوصیّت نموده و
ملاك محاربه را "اخافۀ النّاس "یا "سلب امنیّت عمومی "دانستهاند؛ با توجه به این نکته استدعا میشود نظر مبارك را در مورد
شمول عنوان "محاربه "و "افساد فی الارض "در خصوص اشخاص یا باندهایی که با ارتکاب اعمالی نظیر "هواپیماربایی"،"
آشوب و شرارت "،"دزدیدن کودکان خردسال "،"اسیدپاشی "و نظایر آن، که موجب ایجاد ناامنی و اضطراب در جامعه میشود،
بیان فرمایید. به عبارت دیگر آیا شخص یا گروهی که با ارتکاب هر یک از اعمال فوق الذّکر و نظایر آن موجب وحشت و ناامنی
عمومی شود، به عنوان "محارب "قابل مجازات میباشند؟
جواب: کسانی که به خاطر تکرار یکی از جنایات بالا سبب ناامنی و خوف اجتماعی شوند، مصداق مفسد هستند؛ ولی عنوان
محارب مشروط به کشیدن اسلحه به روي مردم است.
سؤال 1445 - بسیاري از اوقات، مؤمنین در بین خود شخصی را پیدا میکنند که براي اجانب جاسوسی میکند و گاهی این عمل
کثیف باعث ضررهاي سنگینی بر مسلمانان میشود. آیا کشتن چنین شخصی جایز است؟
باشد که البتّه تشخیص این مسأله و اجراي حکم تنها بر « مفسد فی الارض » جواب: این کار جایز نیست؛ مگر این که از مصادیق
عهده حاکم شرع است.
سؤال 1446 - لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
را جایز میدانید؟ « حبس در تبعید » به « تبعید » الف) در حدّ محارب، تبدیلِ
مگر در جایی که تبعید مفسدهاي دارد، یا سبب فرار مجرم ؛« حبس » و نه « حبس در تبعید » جواب: حکم همان تبعید است، نه
میشود.
ب) حدّ اقل و حدّ اکثر تبعید در محاربه چند سال است؟
جواب: احتیاط آن است که کمتر از یک سال نباشد و بیش از آن دلیلی بر جواز ندارد.
سؤال 1447 - توبه محارب در مجازات چه تأثیري دارد؟
جواب: اگر قبل از دستگیري توبه کند و اثر آن ظاهر شود مجازات او برطرف خواهد شد.
صفحه 254 از 323
سؤال 1448 - آیا در صدق محاربه، کشیدن سلاح شرط است، یا این که تجهیز سلاح (یعنی مسلّح بودن به سلاح آشکار) یا حمل
سلاح (مسلّح بودن به سلاح مخفی) نیز از مصادیق محاربه است؟
جواب: در محاربه تجرید و تجهیز سلاح به عنوان ترسانیدن مردم شرط است.
سؤال 1449 - فردي نقشه ربودن شخصی را به منظور اخّاذي کشیده، و شخص دوّم
ص: 502
سلاح و اتومبیل براي این عمل تهیّه کرده، و شخص سوّم با اسلحه اقدام به ربودن شخص مذکور نموده است، آیا بر هر سه نفر
محاربه صدق میکند؟
جواب: فقط نفر سوّم محارب است و دو نفر دیگر به عنوان معاونت تعزیر دارند.
سؤال 1450 - در فرض سؤال قبل، آیا بین این که اخّاذي تحقّق پیدا کرده (پول از خود شخص یا بستگان او اخذ شده باشد) یا
تحقّق پیدا نکرده باشد، فرق است؟
جواب: در هر دو صورت عنوان محاربه صدق میکند.
-7 حدّ ارتداد
سؤال 1451 - لطفاً حکم کسی را که با اختیار و علم به این که اگر وارد جمع مشرکین و وهّابیهاي متعصّب شود او را مجبور به
کفر و ارتداد میکنند، با توجّه به این که بناي مرتد شدن را هم نداشته است، بیان نمایید.
جواب: ارتداد به صورت اجباري اثر ندارد، و چنین کسی مرتد محسوب نمیشود.
سؤال 1452 - آیا زمان و مکان در اصل ارتداد، یا در تشدید و عدم تشدید حکم دخیل هستند؟
جواب: زمان و مکان در این مورد تأثیري ندارد.
سؤال 1453 - اگر کسی با این که از پدر و مادر مسلمان متولّد شده نماز نخواند، بلکه به نماز و نمازگزار توهین نماید و همچنین به
او براي این که به مقام » : و در مورد امام حسین (علیه السلام) بگوید « آن را آتش میزنم » : قرآن مجید جسارت کند، مثلًا بگوید
و در موارد فراوان اقرار به گناهان کبیره، همچون زنا، بکند چه حکمی دارد؟ « برسد جنگیده است
جواب: چنین کسی مرتد است و حاکم شرع حق دارد حدّ ارتداد بر او جاري کند.
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 2، ص: 503
ص: 503
سؤال 1454 - زندگی کردن با افراد مرتد چه حکمی دارد؟ آیا مورد تأیید اسلام است؟
جواب: حرام است؛ مگر به منظور هدایت آنها به آیین حق.
سؤال 1455 - در مورد فرقه ضالّه بهائیّت، طرز تفکّر آنان، عقایدشان، برخورد ما با آنان و مواردي از این قبیل چه منابعی را معرّفی
میفرمایید تا مورد مطالعه قرار گیرد؟
« ارمغان استعمار » که منبع بسیار خوبی است نوشته شده است، از کتاب « محاکمه و بررسی در تاریخ باب و بهاء » جواب: کتابی به نام
نیز میتوانید بهره بگیرید. این گروه جزء کفّار محاربند و در دامان استعمار پرورش یافتهاند.
سؤال 1456 - عدّهاي مسلمان و حتّی اهل نماز هستند؛ ولی به هنگام خشم و عصبانیّت، یا وقتی که دچار بلایی سخت میشوند،
صفحه 255 از 323
عادت دارند که نعوذ باللّه به ذات اقدس الهی جسارت کنند، حکم آنها چیست؟ وظیفه دیگران در برخورد با آنها چیست؟
جواب: اگر از حال عادي بیرون میروند و مالک زبان خود نیستند از اسلام خارج نمیشوند، در غیر این صورت مرتد هستند و
حاکم شرع باید حدّ مرتد بر آنها جاري کند.
سؤال 1457 - مسلمانانی که با زبان حقایق دین را انکار میکنند یا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال میدانند، مثلًا میگویند:
و ما از باطن آنها آگاهی نداریم، حکم چنین کسانی « قیامتی نیست و بهشت و جهنّم همین دنیاست » : یا میگویند « ربا حلال است »
چیست؟
جواب: هرگاه ظاهر حال آنها این باشد که جدّي سخن میگویند، احکام ارتداد، در صورتی که سخنان آنها موجب انکار خدا یا
نبوّت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شود، بر آن مترتّب میشود؛ ولی اگر قرائنی هرچند ظنّی بر عدم اعتقاد آنها به
ص: 504
محتواي این الفاظ باشد، حکم ارتداد بر آنان جاري نمیشود.
سؤال 1458 - کسی که امامان (علیهم السلام) را سبّ کند چه حکمی دارد؟ آیا سابّ، مرتد است؟ آیا بین فطري و ملّی در این
مسأله فرقی هست؟
جواب: آري مرتدّ است و ظاهراً در اینجا فرقی بین فطري و ملّی نیست.
سؤال 1459 - آیا حکم مرتد فطري، که به کشورهاي خارجی عزیمت میکند، در آن بلاد قابل اجراست و نقض قوانین آن کشورها
محسوب نمیگردد؟ آیا فرقی بین بلاد کفر و غیر آن هست؟
جواب: با فرار او حکم عوض نمیشود؛ ولی اگر نقض قوانین آن بلاد مشکل مهمّی به بار آورد اجراي آن حکم متوقّف میشود؛
مگر در موارد استثنایی.
سؤال 1460 - آیا میتوان کسی که علناً ارتدادش را نمایان کرده را بدون اذن حاکم شرع، به قتل رساند؟ آیا در این مورد فرقی بین
ملّی و فطري هست؟
جواب: در هر دو صورت جایز نیست، و اجراي حدود بدون اذن حاکم شرع جایز نمیباشد.
میگویند، مرتدّند؟ « علیاللّهی » سؤال 1461 - آیا غُلات، کسانی که به آنها
جواب: اگر واقعاً اعتقاد به الوهیّت حضرت علی (علیه السلام) داشته باشند، کافرند؛ ولی بسیاري از غُلات فعلی ادّعاي خود را توجیه
میکنند که منجر به ادّعاي الوهیّت نشود و ما اظهارات آنها را میپذیریم؛ مگر این که علم به خلاف آن داشته باشیم.
سؤال 1462 - بطور اتّفاقی از عقاید منحرف شخصی (مثل انکار نماز و روزه، تحریف قرآن و مانند آن) مطّلع میشویم. آیا اطّلاع
دادن به افرادي که با این شخص رفت و آمد دارند و از عقاید او بیخبرند، لازم است؟
جواب: اگر احتمال میدهید که خطر و ضرري براي جامعه اسلامی، یا بعضی از مسلمانان ایجاد میکند، خبر دهید؛ خواه خطر
عقیدتی باشد یا غیر آن.
سؤال 1463 - آیا انکار حج و نماز و روزه باعث ارتداد میشود؟
ص: 505
جواب: اگر انکار ضروریات اسلام توأم با علمِ به ضروري بودن باشد موجب خارج شدن از دین میشود و اگر توأم با علم نباشد
باعث خروج از اسلام نمیگردد.
مسائل متفرّقه حدود
صفحه 256 از 323
سؤال 1464 - نظر اسلام را درباره مجازات بفرمایید، آیا مجازات هدف است یا وسیله؟
جواب: در هیچ مورد مجازات هدف اصلی نیست؛ بلکه یک وسیله بازدارنده براي مجازات شونده یا سایر مردم است. به همین
جهت دستور داده شده که مجازات آشکار باشد تا اثر بازدارندگی خود را در جامعه ببخشد و نیز در مجازات تعزیري و بعضی از
موارد حدود، هرگاه مجرم از طریق دیگري از گناه خودداري کند و توبه نماید، مجازات از میان میرود.
سؤال 1465 - برخی معتقدند که در اسلام زندان وجود نداشته، بلکه حبس در خانه وجود دارد، آیا صحیح است؟
جواب: این سخن درست نیست، در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زندان چندان مورد نیاز نبود؛ ولی در عصر علی (علیه
السلام) و همچنین در عصر خلفا زندان وجود داشت؛ زیرا جامعه اسلامی گسترش پیدا کرده بود و مجرمان افزایش یافته و
گروههایی در فکر ضربه زدن به اسلام و مسلمین بودند.
سؤال 1466 - آیا میتوان به خاطر اجراي حدّ شرعی در مورد قطع عضو، قبل از اجراي حدّ، براي جلوگیري از احساس درد شدید و
یا شوکه شدن و مانند آن، عضو مذکور را بیحس و یا شخص را بیهوش نمود؟
جواب: ظاهراً اشکالی ندارد.
در حدود را در « ظاهر » با « نصّ» سؤال 1467 - لطف فرمایید سه مورد از تعارض
ص: 506
صورت صلاحدید مرقوم فرمایید.
جواب: در مورد حدّ سرقت ظاهر آیه قرآن این است که سارق به هر اندازه و از هرجا چیزي بدزدد باید دستش قطع شود، در حالی
که نصوص میگوید نصاب معیّنی براي سرقت وجود دارد و شرایط متعدّد دیگر. همچنین در مورد مقدار قطع دست، آیه مطلق
است؛ ولی نصوص آن را محدود به حد خاصّ (انگشتان) نموده است. مورد دیگر آیه حدّ زناست که ظاهر آیه این است که در
تمام موارد، حدّ آن تازیانه است؛ در حالی که نصوص در مواردي حدّ رجم و در بعضی از موارد تبعید نیز اضافه شده است، و در
بعضی از موارد قتل است، مانند زناي به عنف و زنا با محارم. در آیات ارث نیز در بسیاري از موارد در نصوص استثنائاتی وارد
شده، در حالی که آیات ارث مطلق است.
سؤال 1468 - هزینه درمان و بهبود شخصی که، در اثر اجراي حدّ یا قصاص، یکی از اعضاي خود را از دست داده به عهده بیت
المال است یا محکوم؟
جواب: در صورتی که شخص محکوم توانایی درمان داشته باشد بر عهده خود اوست؛ در عین حال مطابق بعضی از روایات حاکم
شرع در مورد حدود میتواند درباره او ارفاق کرده و هزینه آن را بپردازد؛ ولی اگر تمکّن ندارد، هزینه رأساً بر عهده بیت المال
است، هم در حدود و هم در قصاص.
سؤال 1469 - در صورتی که هزینه درمان بر عهده بیت المال باشد، حکم اختصاص به معالجات اوّلیّه دارد، یا معالجات بعدي را نیز
در بر میگیرد؟
جواب: فرقی نمیکند.
سؤال 1470 - اگر مجري شلّاق، اشتباهاً بیشتر از مورد حکم شلّاق بزند، چه باید کرد؟
جواب: در صورتی که عمداً یا بر اساس سهلانگاري باشد قصاص میشود، و اگر سهواً باشد و دیه داشته باشد، دیه آن از بیت
المال پرداخته میشود.
ص: 507
سؤال 1471 - در حدود و تعزیرات چه کسی باید شلّاق را اجرا کند؟ آیا در تعزیرات و حدودي که شاکی خصوصی دارد (مانند
صفحه 257 از 323
حدّ قذف و سرقت تعزیري) شاکی خصوصی اجرا میکند، یا قاضی اجراي احکام، یا هر کسی را که قاضی تعیین کند؟
جواب: شلّاق اگر به عنوان حد یا تعزیر باشد، به وسیله قاضی یا کسی که از طرف قاضی، مأموریت پیدا میکند، انجام میشود؛ ولی
اگر جنبه قصاص داشته باشد، صاحب حق میتواند، اجرا کند.
تعزیرات
سؤال 1472 - ملاك اصلی تعزیرات در حکومت اسلامی چیست؟
جواب: هرگونه تخلّف از واجبات شرع و ارتکاب گناهان کبیره تعزیر دارد، و تعزیر منحصر به شلّاق یا زندان نیست؛ بلکه از
اندرزهاي دوستانه، که سبب ترك عمل گردد، شروع میشود تا محرومیّت موقّتی از بعضی از حقوق اجتماعی و جریمه مالی و
مانند آن.
سؤال 1473 - لطفاً این دو سؤال را جواب فرمایید:
الف) فعل حرامی که مرتکب آن تعزیر میشود باید چه شرایطی داشته باشد؟
جواب: تمام گناهان کبیره در صورت صلاحدید حاکم شرع تعزیر دارد.
ب) افرادي که اقدام به نگهداري و تماشاي فیلمهاي ویدئویی مبتذل میکنند (که در آن بدن عریان، یا نیمه عریان زنان، اعمال
جنسی، مجالس لهو و لعب، رقص مختلط و امثال آن نشان داده میشود) آیا تعزیر دارند؟
جواب: آري تعزیر دارند؛ ولی توجّه دارید که تعزیر مراتبی دارد، گاه از طریق اندرز و نصیحت است و گاهی از طریق بیان تند و
اعتراض شدید و گاه شلّاق و زندان و گاه جریمه مالی (اشخاص و موارد با هم متفاوت است).
سؤال 1474 - اگر شخصی مرتکب چند جرم تعزیري شود، آیا مجموع شلّاقی که
ص: 508
براي چند جرم محکوم میشود باید از 74 ضربه کمتر باشد، یا باید شلّاق هر جرم کمتر از 74 ضربه باشد؟ آیا در این خصوص، بین
جرایم مشابه و غیر مشابه فرق است؟ در صورتی که مجاز به صدور حکم به بیشتر از 74 ضربه باشیم آیا حدّ اکثري براي آن متصوّر
است؟
جواب: مجازات تعزیري هر جرم باید کمتر از حدّ مشابه آن جرم باشد، ولی مجموع مجازاتها حدّ معیّنی ندارد، امّا باید توان محکوم
را در نظر گرفت که جان محکوم به خطر نیفتد (البتّه جرایم مشابه یک تعزیر دارد).
سؤال 1475 - کسی اقدام به خودکشی نموده، ولی به نحوي از مرگ نجات مییابد، آیا این فرد چون فعلش مخالف با موازین
اسلامی بوده، مشمول تعزیر است؟
جواب: آري در صورت مصلحت میتوان او را تعزیر کرد.
سؤال 1476 - آیا زوجه را میتوان به علّت عدم تمکین در امور زوجیّت، تعزیر نمود؟
جواب: تعزیر به دست حاکم شرع است که پس از شکایت زوج مبنی بر عدم تمکین زوجه و ثبوت آن انجام میگیرد، زوجه نیز
میتواند به حاکم شرع شکایت کرده و براي زوج در برابر خلافکاریهایش تقاضاي مجازات کند.
سؤال 1477 - اگر مردي با زنی ازدواج کند و وظایف شرعی و قانونی خود را عمل نکند، از نظر قانونی در رابطه با ترك انفاق
مجازات حبس دارد؛ ولی آیا حاکم شرع میتواند در رابطه با ترك وظایف واجب زناشویی، او را تعزیر کند؟
جواب: اگر ثابت شود که مرد بدون عذر شرعی و بدون رضایت همسرش به وظایف واجب خود عمل نکرده، حاکم شرع میتواند
او را تعزیر کند.
صفحه 258 از 323
سؤال 1478 - اگر مردي با داشتن عیال دائمی و بدون رضایت و موافقت او، با زنی ازدواج موقّت نماید (درازمدت، یا کوتاه مدّت)،
آیا چنین مردي بر اثر شکایت همسر دائمی اوّل قابل تعقیب و تعزیر است؟ اگر زن دائمی به نحوي در دسترس مرد نبوده و یا ترك
منزل نموده باشد چه حکمی دارد؟
ص: 509
جواب: کار حرامی انجام نداده است؛ ولی مردان نباید ازدواج موقّت را وسیله هوسبازي خود قرار دهند.
سؤال 1479 - اگر مستأجري ملک را بعد از پایان مدّت اجاره تخلیه ننماید، آیا میتوان او را با تعزیر، یا حبس و مانند آن وادار به
تخلیه نمود؟
جواب: در صورتی که حاکم شرع مصلحت را در تعزیر و حبس بداند مانعی ندارد؛ ضمناً مستأجر هم نباید گرفتار عسر و حرج
شدید باشد، در این صورت باید ضرب الاجلی براي او تعیین کند.
سؤال 1480 - همان طور که مستحضر هستید تعزیرات به دست حاکم است. آیا حدّ اقلّ تعزیرات یک ضربه شلّاق را هم شامل
میشود؟
جواب: گاه ممکن است یک ضربه نیز حدّ اقلّ تعزیر باشد و همان تأثیر لازم را بگذارد.
سؤال 1481 - مرد و زنی براي انجام عمل نامشروع در منزلی اجتماع کردهاند؛ ولی قبل از این که مرتکب عمل مذکور شوند دستگیر
شدهاند، آیا تعزیر میشوند؟
جواب: اگر هیچگونه اقدامی نکرده باشند باید به نهی از منکر قناعت کرد.
سؤال 1482 - زنی با آرایشزننده و حالت بدحجابی در معابر عمومی ظاهر شده و او را دستگیر کردهاند. لطفاً بفرمایید که:
الف) آیا میشود به عنوان تعزیر سر او را تراشید؟
ب) اگر مردي مرتکب فعل حرامی که مستوجب تعزیر است بشود، آیا میشود به عنوان تعزیر، یا علاوه بر تعزیر، سر او را تراشید؟
جواب: تراشیدن سر مطلقاً جزء تعزیرات نیست و باید راه دیگري را براي تعزیر، مانند جریمه نقدي یا زندان یا مجازات بدنی،
انتخاب کرد؛ ولی در زندانها گاه براي ملاحظه مسائل امنیّتی سر متّهمین را میتراشند، و این مربوط به عناوین ثانویّه است.
ص: 510
سؤال 1483 - اگر شخصی، با دست یا چیز دیگري، کاري کند که منی از او خارج شود این عمل چه حکمی دارد؟
جواب: این عمل استمنا نامیده میشود و حرام است و حتّی اگر بدون دست و وسایل دیگر، تنها با فکر کردن یا مشاهده بعضی از
صحنهها یا گوش دادن به بعضی از وسوسههاي این و آن، این حالت به او دست دهد، مرتکب حرام شده است و تعزیر دارد.
سؤال 1484 - افرادي که تحت تأثیر این عمل قرار میگیرند، چه خساراتی بر آنان وارد میشود؟
جواب: این عمل زیانهاي بسیاري دارد؛ به تجربه ثابت شده است روي اعصاب اثر میگذارد، از نور چشم میکاهد، انسان را خمود
و منزوي و گوشهگیر میکند و حتّی ممکن است سبب ناتوانی جنسی شود؛ امّا هنگامی که جوانان این عادت زشت را ترك کنند
امید بهبودي میرود.
سؤال 1485 - در بعضی از بیمارستانها براي این که بفهمند انسان بچّهدار میشود یا نه، از مرد میخواهند که با عمل استمنا منی
خودش را در اختیار آزمایشگاه قرار دهد، آیا این کار جایز است؟
جواب: تا ضرورتی ایجاب نکند و راه چاره منحصر به آن نباشد، جایز نیست.
سؤال 1486 - استدعا دارد نصیحتی نموده و اشخاص مبتلا به این عمل (استمنا) را ارشاد فرمایید.
جواب: جوانان باید از دوستان و رفقاي آلوده و بیبندوبار که غالباً سبب این آلودگیها میشوند بپرهیزند و از کتابهاي بدآموز و
صفحه 259 از 323
مشاهده صحنههاي محرّك اجتناب کنند، و عواقب کسانی که گرفتار این گونه امور شدهاند را مشاهده نمایند و فریب وسوسههاي
بعضی از نویسندگان غیر متعهّد، که ادّعا میکنند این عمل ضرري ندارد، را نخورند و نیروهاي خداداد خود را بیهوده از دست
ندهند.
ص: 511
ضمناً توجّه به عبادات و تاریخ پیشوایان اسلام و نصایح و اندرزهاي آنان اثر بازدارنده مهمّی در این زمینه دارد. براي توضیحات
را مطالعه نمایید. « مشکلات جنسی جوانان » بیشتر میتوانید کتاب
سؤال 1487 - بعد از بوسیدن یکی از دوستانم، که از روي شهوت بود، مقداري مایع بیرنگ و کمی چسبنده از بدنم خارج شد؛
ولی بر خلاف منی لکّهاي روي لباس بر جاي نگذارد. حال بفرمایید.
الف) عمل من چه حکمی دارد؟
جواب: این کار حرام بوده و باید توبه کنید، و براي کسی که توبه نکرده تعزیر دارد.
ب) آیا حقیر باید غسل کنم؟
جواب: اگر رطوبت خارج شده توأم با جستن نبوده، غسل ندارد.
ج) آیا این کار باعث باطل شدن وضو یا غسل میشود؟
جواب: در صورتی که قبلًا از بول استبرا کرده باشید، این مایع مشکوك وضو را باطل نمیکند.
د) اگر از روي شهوت نباشد چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه از روي شهوت نباشد اشکالی ندارد، ولی با توجّه به این که این گونه کارها دام شیطان است، سزاوار است از آن
پرهیز کنید.
سؤال 1488 - گناه زنا بیشتر است یا استمنا؟
جواب: هر دو حرام است و گناه زنا بیشتر است.
سؤال 1489 - لطف فرمایید گناه بودن یا نبودن استمنا را طبق مقتضیات حال که در آن زندگی میکنیم بفرمایید. به دلیل این که به
اعتقاد بنده افراط در این امر حرام و گناه است؛ ولی اگر افراط نشود گناه نیست چون در جامعه کنونی، فوقالعاده مشکل است که
انسان بر هواي نفسش غلبه کند.
ص: 512
جواب: استمنا مطلقاً و بدون شک حرام است؛ امیدواریم گرفتار وسوسههاي شیطان نشوید؛ طرق مبارزه با آن را در کتاب
بیان کردهایم. « مشکلات جنسی جوانان »
سؤال 1490 - چنانچه تعزیر، علاوه بر تازیانه مصادیق دیگري داشته باشد؛ (مانند: حبس، جزاي نقدي، لغو جواز کسب، ابطال
گواهینامه رانندگی، محرومیّت از مشاغل دولتی، ثبت سوء سابقه و مانند آن) لطفاً بفرمایید:
فقط در خصوص تازیانه رعایت میشود، یا شامل دیگر موارد مذکور نیز میشود؟ « التعزیر دون الحد » الف) آیا تعبیر
چه میباشد؟ « دون الحدّ » ب) در صورت شمول به موارد دیگر، ملاك
در غیر موارد حدود معنا ندارد؛ ولی واضح است که باید تعزیر تناسب عقلایی با جرم داشته باشد. « دون الحد » جواب: تعبیر به
سؤال 1491 - اگر مرد عاقل و بالغی یکی از محارم مؤنّث و یا مذکّر نسبی خود را از روي شهوت ببوسد، مجازاتش چیست؟ اگر
نابالغ باشد چه حکمی دارد؟
جواب: در مورد بوسیدن فقط تعزیر است و فرقی میان محارم و غیر محارم نیست (البتّه قاضی میتواند در مورد محارم، تعزیر
صفحه 260 از 323
شدیدتري قائل شود)، ولی فاعل نابالغ تعزیر ندارد؛ بلکه مقدار کمی به عنوان تأدیب تنبیه میشود.
خارج « و لا تزر وازرة وزر اخري » سؤال 1492 - در مجازاتهاي منصوص اگر غیر از مجرم، دیگري هم زیان ببیند طبعاً از اصل قرآنی
است، مثل قصاص قاتل که فرزندان او یتیم میشوند؛ ولی در جایی که نصّ صریح در مورد مشروعیّت آن نیست مثل حبس، که با
زندانی شدن مجرم عائلهاش بشدّت متضرّر میشوند در حالی که جرمی نکردهاند و شارع نیز این عقوبت را بطور صریح از جمله
مجازاتها قرار نداده است، مخالفت آن اصل قرآنی بدون نصّ صریح چگونه توجیه میشود؟
جواب: حبس یکی از انواع تعزیر است، و تعزیر در موارد مقرّره ممکن است
ص: 513
باعث ضرر و زیان به دیگران شود، خواه به صورت شلّاق باشد یا جریمه نقدي یا جریمه مالی و این امور مانع از تعزیرات نمیشود،
وگرنه اکثر تعزیرات باید تعطیل شود؛ چرا که غالباً زیانهایش به دیگران هم میرسد.
سؤال 1493 - اثبات بعضی از جرایم، علی الخصوص جرایم ناموسی، که جامعه واکنش شدیدي نسبت به آن نشان میدهد، در نزد
حاکم شرع مشکل است؛ چرا که شهادت چهار شاهد عادل یا اقرار چهار بار متّهم غالباً میسّر نیست. حال اگر حاکم تقریباً با توجّه به
اوضاع و احوال قضیّه، ظن حاصل کند که مثلًا شخصی مرتکب یکی از جرایم مذکور گردیده و از طرفی آزادي وي به احتمال زیاد
موجب درگیري و ناامنی خصوصاً در روستاها که جمعیّت کمی دارند میشود؛ آیا حاکم میتواند فقط به این جهت او را چند
روزي بازداشت کند تا به قول معروف آتش فروکش کند و بعد حکم تبرئه وي را از جرم انتسابی صادر کند؟ همچنین در مواردي
که درگیري دستهجمعی رخ میدهد و مق ّ ص ر مشخّص نیست، براي حفظ امنیّت جامعه و جلوگیري از درگیریهاي بعدي میتوان
همه را بازداشت نمود؟
جواب: در مورد اوّل، اگر حاکم یقین پیدا کند متّهم کارهاي خلاف مقدّماتی مانند خلوت با اجنبیّه یا کارهاي مادون لواط و زنا
انجام داده است، میتواند او را به عنوان تعزیر بازداشت کند و در مورد دوّم نیز همین معنا صادق است؛ یعنی اگر آنها درگیریهایی
به وجود آورده و نظم اجتماعی را برهم زدهاند و حفظ نظم اجتماعی منوط به بازداشت موقّت اینگونه اشخاص باشد، آن هم مانعی
ندارد.
سؤال 1494 - آیا در نگهداري متّهم در حبس تعزیري (با قرار بازداشت) حدّ اقلّ و اکثري هست، یا مدّت زمان به نظر حاکم شرع
است؟
جواب: مدّت به نظر حاکم شرع است؛ ولی گاه مصلحت وحدت رویّه و پرهیز از بینظمی قضایی ایجاب میکند که حدّ اقلّ و حدّ
اکثر آن از طرف مقامات قضایی تعیین شود.
ص: 515
فصل چهل و هفتم: احکام قصاص
قتل عمد و شبه عمد
سؤال 1495 - آیا مجازات قتل عمد فقط قصاص است، یا قصاص و دیه؟
جواب: مجازات قتل عمد قصاص است؛ مگر این که طرفین راضی به دیه، یا کمتر، یا بیشتر از آن شوند.
را به قتل « ب» را دارد، امّا به اشتباه شخص « الف » سؤال 1496 - آیا اشتباه در شخص، در قتل عمدي (یعنی قصد کشتن شخص
میرساند) مانع عمدي بودن قتل است؟
صفحه 261 از 323
جواب: در چنین حالتی قتل عمدي است؛ زیرا تمام شرایط و مقدّمات حاصل است و اشتباه در فرد تأثیري در عمدي بودن قتل
ندارد؛ و به تعبیر دیگر، در مورد اصلِ کشتنِ شخص حاضر عمد حاصل است و خطا در تطبیق است؛ این در صورتی است که خون
هر دو محترم باشد.
سؤال 1497 - فرد گستاخی با ایجاد رابطه نامشروع علنی با زن شوهرداري در مدّت طولانی و بطور مکرّر، باعث برانگیخته شدن
احساسات و غیرت همسر و برادر آن زن شده است؛ آنان در صدد شناختن شخص مزبور برآمده که اتّفاقاً شخص مزبور به امید به
دام انداختن صیدي جدید و به نیّت زنا به منزل آن زن آمده و به دست شوهر و برادر آن زن گرفتار میشود، علی رغم این که قصد
کشتن مشارٌ الیه نبوده، بلکه قصد، تحویل به مراجع ذيصلاح بوده است؛ ولی در نهایت به لحاظ شدّت ضربات وارده وي به قتل
میرسد حال با توجّه به این که (او را مهدور الدّم
ص: 516
میدانستهاند و) فساد اخلاقی مقتول در موارد متعدّد و این مورد احراز شده و مقتول نیز از شوهردار بودن آن زن، اطّلاع داشته و
خود باعث اغفال و گمراهی او شده است. لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا براي ضاربین فوق (که شامل 6 مرد و یک زن میباشند)، ضمان خون وجود دارد؟
ب) آیا ضمان به قصاص نفس است یا دیه مقرّره؟
جواب: اگر ضربات وارده بر او ضرباتی بوده است که به حسب عادت موجب قتل میشده و یقین به مهدور الدّم بودن او نداشتهاند
( قتل عمد محسوب میشود و اولیاي مقتول حقّ قصاص دارند و اگر بخواهند هر کدام از قاتلین را قصاص کنند باید شش هفتم ( 76
دیه او را بپردازند و چون بعید است زیر بار بروند، مبدّل به دیه میشود. و با توجّه به این که آن شخص فرد بسیار آلودهاي بوده اگر
اولیاي مقتول، قاتلین را عفو کنند بسیار بجاست و هرگاه آن ضربات عادتاً موجب قتل نبوده، ولی منتهی به قتل شده، یا این که
قاتلین یقین به مهدور الدّم بودن او داشتهاند دیه دارد. ضمناً درست است که آن مرد فاسق مجازات شدیدي دارد، ولی تنها باید به
حکم حاکم شرع باشد.
سؤال 1498 - شخصی عیال شرعی خود را سه طلاقه نموده است، با توجّه به این که زوجین پیرو مذهب شافعی بودهاند، طبق فتواي
شوراي روحانیّت سنندج، بین آنان طلاق بائن غیر رجعی محقّق شده است؛ ولی شوهر پس از طلاق همچنان با عیال سابق خود
زندگی میکرده است. مدّتها پس از آن شوهر سابق این زن و برادر این خانم مردي را به این عنوان که با آن زن رابطه نامشروع
دارد، در ملأ عام مشترکاً به قتل رساندهاند. اولیاي دم فقط تقاضاي قصاص برادر آن زن را به عنوان قاتل نمودهاند، در حالی که
مقتول با اطّلاع از وقوع طلاق بین زوجین و به قصد ازدواج با زن مطلّقه، خانهاي براي او در سنندج تهیّه و او را در آن اسکان داده
است، و برادر
ص: 517
آن زن نیز وعده تزویج خواهرش را به مقتول داده بوده است. بر فرض وجود رابطه نامشروع بین مقتول و زن مطلّقه، آیا شخص
مقتول مهدور الدّم بوده و شوهر سابق و برادر آن زن از قصاص معاف هستند و این عمل آنها به اعتبار انگیزه شرافتمندانه میتواند
دفاع مشروع تلقّی شود؟
جواب: شخص مزبور در حکم قاتل عمد یا شریک قاتل عمد میباشد.
یا طنابکشی رواج یافته که شامل دو گروه است که در هر طرف طناب یک یا « شدّ الحبل » سؤال 1499 - به تازگی ورزشی به نام
چند نفر شرکت میکنند، این ورزش به این شکل است که هر گروهی یک سمت طناب را میگیرد و به سمت خود میکشد. هر
گروهی که بتواند طناب را به سمت خود بکشد، برنده مسابقه است. در این مسابقه گاهی فرد یا افرادي از هر دو گروه به زمین
صفحه 262 از 323
میخورند که در برخی اوقات منجر به مرگ آنها میشود. آیا این مرگ، از قبیل خطاي محض است؟ آیا دیه بر عهده تمام کسانی
است که در گروه دیگر قرار دارند، یا بر عهده کسانی است که این مسابقه را برگزار میکنند؟ آیا این مسأله در مورد سایر ورزشها
مانند فوتبال هم جاري است؟
جواب: این قتل، شبه عمد محسوب میشود و دیه بر عهده جانی است و در صورتی که جانی چند نفر باشند، همگی باید دیه را به
مقدار سهمشان در جنایت بپردازند و در صورتی که مقدار تأثیر آنها را در جنایت ندانیم، به صورت مساوي بین آنها تقسیم
میشود.
سؤال 1500 - شخصی غیر وارد به کارهاي ساختمانی خانهاي بنا کرده و باعث قتل چهار نفر شده است، کارشناسان رسمی نظر
دادهاند که وي در امور ساختمانی ماهر نبوده و در به کارگیري مصالح ساختمانی خیانت کرده است، بدین جهت خانه مذکور
خراب شده است، این مسأله مصداق کدام قسم از قتل است؟
جواب: اگر ثابت شود که قتل آن عدّه بر اثر سهلانگاري و خیانت آن بنّا بوده قتل شبه عمد محسوب میشود؛ یعنی بنّا باید از
مالش دیه را بپردازد.
ص: 518
شرایط قصاص
سؤال 1501 - شخصی در سنّ دوازده سالگی مردي را کشته است، او را تا به حال که، 25 ساله است، در زندان نگه داشتهاند تا
بچّههاي مقتول بزرگ شوند و تصمیم بگیرند که قاتل اعدام شود یا دیه بگیرند و حکم اعدام او هم صادر شده است. حال اگر
صبیّ جنایتش قصاص ندارد، پس چرا حکم اعدام این جوان را صادر کردهاند با این که کوچک بوده است؟
جواب: اوّل این که کسی که قبل از بلوغ مرتکب قتل شود نه قصاص دارد نه زندان؛ مگر مقداري به عنوان تنبیه؛ بلکه باید دیه
مقتول را عاقله، که عبارت از پدر و مردان خویشاوند پدري هستند، دست به دست هم بدهند و بپردازند و اگر بالغی مرتکب قتل
شود و مقتول بچّههاي صغیر داشته باشد، اگر ولیّ بچهها مصلحت را در گرفتن دیه ببیند دیه میگیرد و قاتل آزاد میشود و اگر
مصلحت آنها را گرفتن دیه تشخیص ندهد باید انتظار بکشند، تا صغیرها کبیر شوند؛ ولی اگر مدت طولانی است باید قاتل را با
وثیقه و کفالت لازم آزاد کنند و بعدا رسیدگی نمایند و هیچ قاضی اي حق ندارد قاتلی را براي مدّت طولانی در زندان نگه دارد.
سؤال 1502 - قاتلی که محکوم به قصاص شده است، توسّط شخصی غیر از اولیاي دم و بدون اجازه آنها کشته میشود. در فرض
مزبور، این سؤالات مطرح است:
الف) آیا این شخص (قاتل دوّم) باید قصاص شود؟ در فرض قصاص، چه کسانی حقّ قصاص دارند؟ اولیاي دم مقتول اوّل، یا
اولیاي دم مقتول دوّم که خود محکوم به قصاص بوده است؟
ب) در صورتی که قصاص حقّ اولیاي دم مقتول دوّم باشد، حقّ القصاص اولیاي دم مقتول اوّل چه میشود؟ آیا موضوع منتفی شده
و از بین رفته است، یا این که تبدیل به دیه میشود؟ در فرض تبدیل به دیه، چه کسانی باید آن را بپردازند؟
جواب: با توجّه به این که قاتل مهدور الدم نیست؛ بلکه در اختیار اولیاي دم
ص: 519
قرار میگیرد که اگر بخواهند قصاص میکنند یا با توافق طرفین دیه بگیرند، دیگري حقّ کشتن او را ندارد و اگر او را بکشد
محکوم به قصاص یا دیه با توافق طرفین میباشد، و از آنجا که قاتل دوّم موضوع قصاص قاتل اول را از بین برده است، احتیاط
واجب آن است که قاتل دوّم دیهاي به ارباب دم مقتول اوّل بپردازد؛ شبیه مواردي که کسی قاتل را فراري میدهد بطوري که
صفحه 263 از 323
دسترسی به او حاصل نمیشود و موضوع قصاص منتفی میگردد که باید شخص فراري دهنده طبق نصوص وارده دیه را بپردازد و
این غیر از دیهاي است که قاتل دوّم براي نجات از قصاص به ولیّ دم قاتل اوّل میپردازد.
سؤال 1503 - اگر کافر ذمّی عمداً مسلمانی را به قتل برساند، آیا قصاص میشود؟
جواب: آري؛ قصاص میشود.
سؤال 1504 - مردي همسر خود را به قتل میرساند و اولیاي دم، از جمله فرزندان مقتول، تقاضاي قصاص مینمایند، با توجّه به این
که اگر پدر فرزند خود را بکشد، قصاص نمیشود، آیا فرزندان میتوانند تقاضاي قصاص پدر را بنمایند؟
جواب: در فرض مسأله، فرزندان نمیتوانند تقاضاي قصاص براي پدر کنند؛ بلکه میتوانند از او دیه بگیرند.
سؤال 1505 - زنی به اتّهام قتل عمد مردي قصاص شده است؛ با توجّه به این که دیه مرد دو برابر دیه زن است، آیا میتوان علاوه بر
قصاص یک دوّم دیه مرد مقتول را هم مطالبه نمود؟ اگر میشود، نحوه وصول و مطالبه آن چگونه و بر عهده کیست؟
جواب: در مورد قصاص دیهاي وجود ندارد.
سؤال 1506 - اگر مردي دو زن یا بیشتر را کشته باشد و اولیاي آنان خواهان قصاص باشند، بفرمایید:
الف) آیا اولیاي خواهان قصاص، باید چیزي به عنوان فاضل دیه بپردازند؟
ب) در صورت لزوم پرداخت، آیا باید هر یک از اولیاي خواهان قصاص، مستقلا
ص: 520
و جداگانه نصف دیه یک مرد را بدهند، یا این که نصف دیه یک مرد، در میان اولیاي خواهان تقسیم میشود؟ (مثلًا اگر مردي دو
زن را کشته است و اولیاي هر دو خواهان قصاص هستند، هر یک از اولیا باید یک چهارم دیه مرد را بدهد)؟
جواب: هرگاه اولیاي هر دو زن متّفقاً و با هم خواهان قصاص باشند، چیزي به عنوان دیه به ورثه قاتل پرداخت نمیشود.
سؤال 1507 - قاتل مدّعی است که در حال مستی مرتکب قتل شده و اصلًا قصد قتل نداشته است، آیا در صورت صحّتِ ادّعايِ متّهم
قصاص وي منتفی میگردد؟
جواب: اگر مستی ثابت نشود، قصاص ثابت است و اگر مستی در حال قتل ثابت شود دو حالت دارد: نخست این که کسی بوده که
در حال مستی غالباً مرتکب امثال این امور میشده، در اینجا نیز قصاص ثابت است؛ در غیر این صورت فقط دیه دارد.
قصاص (اطراف) اعضا
سؤال 1508 - در مورد قصاص اطراف (اعضا) بفرمایید:
الف) آیا مجنیٌ علیه میتواند بخشی از قصاص را اجرا و بخش دیگر را عفو کند؟ (مثلًا جانی دست مجنیٌ علیه را از کتف قطع
کرده است، مجنیٌ علیه خواهان قطع دست جانی از آرنج باشد).
جواب: اشکال دارد؛ ولی اگر دو جنایت مستقل از جانی سر زده باشد، میتواند یکی را عفو کند و دیگري را قصاص نماید.
ب) آیا میتواند براي قسمتی از جنایت طلب قصاص کرده و براي بخش دیگر دیه بگیرد؟
جواب: در جنایت عمدي دیه نیست، فقط قصاص است؛ مگر با توافق طرفین و در اینجا اگر توافق بشود مانعی ندارد، به شرط این
که دو جنایت مستقل باشد.
ص: 521
ج) آیا میتواند براي قسمتی از جنایت طلب قصاص کرده و نسبت به بخش دیگر مصالحه کند؟
جواب: از جواب سابق روشن شد.
صفحه 264 از 323
سؤال 1509 - آیا ملاك در قصاص اعضا رعایت مماثلت نسبیّه است یا عرفیّه؟ معیار هر کدام چه میباشد؟
جواب: معیار، مراعات مماثلت نسبیه عرفیّه است؛ یعنی اگر شخص چاقی باندازه یک سانتیمتر چاقویی در بدن فردي لاغر و یا
کودکی فرو کرده باشد که به اعماق بدن او رسیده باشد، در موقع قصاص باید به همان نسبت چاقو به بدن شخص جانی چاق فرو
رود. در مماثلت نسبی دقّت عقلی لازم نیست؛ بلکه دقّت عرفی کافی است.
سؤال 1510 - شخصی با مراجعه به دادگاه اظهار میدارد که فلانی در بین عدّهاي با زدن سیلی به این جانب موجب هتک حیثیّت
اجتماعی بنده گردیده است و تقاضاي قصاص در همان جمع یا جمع مشابه را دارد، آیا قصاص سیلی به این صورت وجهه شرعی
دارد؟
جواب: در قصاص این امور معتبر نیست؛ ولی حاکم میتواند براي هتک حیثیّت او را تعزیر کند.
سؤال 1511 - در چه مواردي تداخل قصاص عضو در نفس صورت میگیرد؟ ملاك در تداخل به نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: هرگاه کسی ضربهاي به دیگري وارد کند که موجب جراحت یا شکستگی منتهی به مرگ شود، فقط قصاص نفس دارد و
دیه عضو در دیه نفس داخل میشود.
سؤال 1512 - در موارد ذیل که جرح و قتل بطور عمد یا غیر عمد توسّط یک نفر صورت میپذیرد، آیا حسب مورد قصاص عضو
در قصاص نفس، و دیه عضو در دیه
ص: 522
نفس، تداخل میکند؟ حکم را در دو صورت زیر بیان فرمایید:
الف) جرح و قتل با ضربه واحد انجام شود.
ب) جرح و قتل با دو ضربه یا بیشتر انجام شود. (در این فرض ممکن است ضربات متعدّد در زمانهاي متفرّق یا متوالی انجام شود).
جواب: در صورتی که جرح سبب قتل شود، یک دیه بیشتر لازم نیست، خواه به یک ضربه باشد یا چند ضربه و در مورد قصاص نیز
همین گونه است؛ یعنی قصاص نفس صورت میگیرد.
سؤال 1513 - دیه یا مجازات ضرب سادهاي که موجب جراحت و تغییر رنگ نگردد و هیچ گونه آثاري از خود باقی نگذارد
چیست؟
جواب: اگر این کار عمداً صورت گیرد قصاص دارد و اگر از روي خطا باشد قصاص ندارد و دیهاي نیز بر آن مترتّب نمیشود.
سؤال 1514 - در قصاص طرف که تساوي جرح قصاصی با جنایت شرط است، در صورتی که به مقدار جنایت مستلزم زیادت و
لیکن در فرض اکتفا به کمتر از مقدار جنایت، زیادتی پیش نیاید، آیا قصاص به میزان کمتر از جنایت جایز است، یا تساوي در هر
دو جهت شرط میباشد؟
جواب: اگر خوف خطر باشد قصاص تبدیل به دیه میشود؛ ولی اگر خوف زیادت است میتوان به کمتر قناعت کرد.
سؤال 1515 - در قصاص طرف، آیا زن میتواند به جاي پرداخت فاضل دیه مثلًا در قطع چهار انگشت دو انگشت مرد جانی را قطع
کند؟
جواب: مانعی ندارد.
سؤال 1516 - ضربات کبودي، سیاهی، سرخی چنانچه عمدي باشد و قصاص ممکن باشد قصاص دارد یا دیه؟
جواب: در صورتی که رعایت مطابقت ممکن شود، قصاص مانعی ندارد.
ص: 523
سؤال 1517 - در صورتی که قصاص در اعضا به علّت خطر جانی یا عضو و یا به علّت عدم امکان استیفا بدون زیاده و نقصان جایز
صفحه 265 از 323
نباشد، آیا باید حکم به پرداخت دیه صادر نمود، یا باید جانی به مقدار مادون جنایت قصاص شود و نسبت به مابقی ارش بپردازد،
یا این که اختیاري است و به یکی از دو شقّ اوّل میتوان حکم صادر کرد؟
جواب: احتیاط قناعت به دیه است.
سؤال 1518 - پدري به اتّفاق شخص دیگري فرزند خود را کشته است. آیا رضایت این پدر در جهت عدم قصاص و یا تخفیف
مجازات شخص ثالث (شریک جرم او) نافذ است؟
جواب: حقّ پدر نسبت به سهم خود در عفو و قصاص ثابت است، و بیشتر از آن مربوط به او نیست.
اولیاي دم
سؤال 1519 - آیا اولیاي دم میتوانند به جاي قصاص نفس، عضوي از اعضاي قاتل را قطع کنند؟
جواب: جایز نیست، چنین کاري دلیل ندارد و اصل عدم جواز است.
سؤال 1520 - آیا اولیاي دم میتوانند به جاي قصاص نفس، عضوي از بدن قاتل را قطع و نسبت به مابقی مصالحه نمایند؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 1521 - آیا رضایت و عدم رضایت قاتل در دو حالت فوق تأثیري خواهد داشت؟
جواب: تأثیري ندارد.
سؤال 1522 - اگر یکی از ورثه مقتولی مفقود الاثر باشد (اعم از این که از طریق مراجع صالحه حکم فوت فرضی و یا مفقود الاثر
بودنش صادر شده و یا صادر نشده
ص: 524
باشد)، و سایر ورثه او خواستار قصاص قاتل نباشند، چنانچه بعداً این وارث پیدا شود، آیا حقّ درخواست قصاص قاتل را دارد؟
جواب: حقّ او محفوظ است.
سؤال 1523 - آیا حمل، یعنی بچّه در شکم مادر، میتواند ولیّ دم واقع شود؟ در صورتی که ولیّ دم باشد، تکلیف قاتل تا کبیر
شدن حمل چه میباشد؟
جواب: در صورتی که حمل زنده متولّد شود، آن زمان ولیّ دم خواهد بود و چنانچه قیّم او مصلحت را در اخذ دیه یا مصالحه
میبیند، طبق آن عمل میکند در غیر این صورت جانی را با اخذ وثیقه کافی تا زمان بلوغ آزاد میکنند و اگر مصلحت ایجاب کند،
قیّم حقّ قصاص فوري دارد؛ ولی معمولًا در این گونه موارد، مصلحت صغیر اخذ دیه است؛ نه قصاص.
سؤال 1524 - اگر وارث مقتول، تنها یک دیوانه صغیر، یا دیوانه کبیر باشد، و حاکم با اذن ولیّ امر مسلمین و موافقت قیّم این
دیوانه، قاتل را قصاص نکند، چنانچه این دیوانه بعداً عاقل گردد، آیا حقّ درخواست قصاص دارد؟
جواب: هرگاه ولیّ او طبق موازین شرع و مصالح وي از قصاص صرفنظر کرده، حقّ رجوع ندارد.
سؤال 1525 - اگر بین ورثه حین الفوت مقتول یک دیوانه وجود داشته باشد و قیّم این دیوانه با موافقت حاکم و سایر ورثه خواستار
قصاص قاتل نباشند و دیه بگیرند، چنانچه بعداً از این دیوانه رفع حجر شد، حقّ درخواست قصاص دارد؟
جواب: مانند مسأله سابق است.
سؤال 1526 - در مواردي که اولیاي دم تقاضاي عفو قاتل را دارند و یا مطالبه دیه مینمایند، ولی حکومت اسلامی با توجّه به
عوارض سیاسی و اجتماعی آن بخواهد قاتل را قصاص نماید آیا قصاص جایز است؟ و در صورت عدم رضایت اولیاي دم، آیا دیه
از بیت المال به آنان پرداخته میگردد؟ آیا ولیّ امر مسلمین با ولایتی که بر خودِ
صفحه 266 از 323
ص: 525
دارد میتواند بر خلاف وي تقاضاي قصاص نماید؟ « ولیّ دم »
جواب: تقاضاي قصاص بدون رضایت ولیّ دم جایز نیست؛ مگر این که عنوان مُفسد یا مُحارب با شرایط مخصوصش را داشته باشد.
سؤال 1527 - شخصی به قتل رسیده و اولیاي دم چهار نفر صغیر و فاقد ولیّ هستند و حاکم شرع ولیّ ایشان است. در چنین موردي،
آیا قاتل باید قصاص شود، یا دیه بپردازد، یا قصاص و دیه تا زمان بلوغ و رشد اولیاي دم به تأخیر میافتد؟
جواب: هرگاه بلوغ صغیرها نزدیک است، باید قصاص و دیه به تأخیر افتد و اگر تا بلوغشان فاصله زیادي است، باید قاتل را با وثیقه
کافی و کفالت آزاد کرد تا بعد از بلوغ خودشان تصمیم بگیرند، و هرگاه مصلحت صغیر در گرفتن دیه باشد (که غالباً چنین است)،
ولیّ میتواند دیه بگیرد، و اگر مصلحتشان در قصاص باشد ولیّ میتواند قصاص کند.
سؤال 1528 - چنانچه به ادلّه ذیل، حکم در مورد شخص محکوم اجرا نشده باشد. آیا میتوان وي را تا زمان اجراي حکم، هرچند
در مدّت زمان طولانی، در حبس نگه داشت؟
الف) خودداري اولیاي دم، به دلیل فقر مالی یا دلایل دیگر، از پرداخت فاضل دیه.
ب) عدم تأمین سهم اولیاي صغیر شخص مقتول از طرف اولیاي خواهان قصاص.
ج) عفو برخی از اولیاي دم و عدم پرداخت سهم آنان به محکومٌ علیه از سوي اولیاي خواهان قصاص.
د) عدم شناسایی اولیاي دم یا عدم دسترسی به آنان و دستور حاکم شرع مبنی بر أخذ دیه از قاتل و ناتوانی وي از پرداخت آن.
ه-) مصالحه به دیه و عدم توانایی پرداخت دیه توسّط محکومٌ علیه.
و) عدم مراجعه اولیاي دم به دادگاه براي تعیین تکلیف نهایی.
ز) فقدان ابزار لازم براي اجراي دقیق حکم قصاص و استنکاف مجنیٌ علیه و
ص: 526
اولیاي دم یا افراد خبره از اجراي حکم.
ح) مورد بند (ز) در صورتی که محکومٌ علیه استطاعت پرداخت یا جلب رضایت شاکی را نداشته باشد.
جواب: محکوم به قصاص را نمیتوان براي مدّت طولانی در زندان نگاه داشت؛ بلکه باید با اخذ وثیقه کافی او را آزاد کنند تا
شرایط اجراي قصاص، یا عفو، یا تبدیل به دیه حاصل گردد؛ مگر این که آزاد کردن او پیامدهاي بسیار نامطلوب اجتماعی داشته
باشد که در این صورت میتوان از بیت المال، به صاحبان حق کمک کرد تا قصاص اجرا شود.
سؤال 1529 - در صورتی که جانی محکوم به قصاص باشد، ولی محکوم به حبس نباشد و از طرفی براي اجراي قصاص، اولیاي دم
حاضر یا قادر به پرداخت دیه نباشند:
الف) آیا میتوان اولیاي دم را مجبور به اخذ دیه کرد؟
جواب: در این صورت باید محکوم را با گرفتن وثیقه کافی آزاد کرد تا اولیاي دم تصمیم خود را بگیرند و اجبار آنان جایز نیست.
ب) آیا میتوان فاضل دیه را از بیت المال پرداخت و حکم را جاري کرد؟
جواب: دلیلی بر پرداخت فاضل دیه از بیت المال نداریم؛ مگر در موارد ضروري.
سؤال 1530 - در مواردي که پس از ارتکاب قتل، قاتل محبوس میشود، و اولیاي دم جهت تعیین تکلیف مراجعه نمیکنند:
الف) آیا پس از اتمام ضرب الأجل و عدم مراجعه اولیاي دم میتوان جانی را آزاد کرد؟
جواب: با گرفتن وثیقه کافی باید او را آزاد کرد تا اولیاي دم تصمیم خود را بگیرند.
ص: 527
صفحه 267 از 323
ب) در صورتی که اولیاي دم به عللی تا مدّت طولانی (مثلًا چند ماه یا چند سال) از مراجعه به دادگاه معذور باشند، آیا حبس کردن
جانی در این مدّت جایز است؟
جواب: همانگونه که در بالا گفته شد جایز نیست.
سؤال 1531 - زن و شوهري داراي یک یا چند فرزند مجرّد هستند. خودشان (زوجین) هم والدین دارند. یکی از فرزندان آنها به قتل
میرسد. قبل از تقاضاي قصاص، یا عفو قاتل، یا توافق بر دیه یکی از زوجین فوت میکند. بفرمایید آیا حقّ قصاص، یا عفو، یا سهم
الدّیه او به والدینش میرسد، یا این که هر کدام از والدین حیّ این مقتول تنها وارث اوست؟
جواب: در فرض مسأله حقّ قصاص منتقل به پدر و مادر مقتول میشود و اگر یکی از آنها بعد از قتل و تعلّق حقّ قصاص از دنیا
برود به ورثه او، غیر از همسرش، منتقل میشود؛ ولی حقّ دیه به همسر نیز میرسد.
سؤال 1532 - آیا ولیّ و قیّم میتوانند به نیابت از صغار مطالبه قصاص نمایند؟
جواب: در صورتی که مصلحت صغیر در آن باشد میتوانند و الّا حق ندارند و غالباً مصلحت صغار در اخذ دیه است.
سؤال 1533 - شنیدهایم که زن در خصوص قتل عمد شوهر خود و همچنین بالعکس حقّ درخواست قصاص ندارد، آیا این مطلب
در مورد مادر مقتول، و سایر ورثه مؤنّث مقتول به صرف مؤنّث بودن صدق میکند؟
جواب: این حکم در مورد زوجه است و شامل سایر زنان خویشاوند نمیشود.
سؤال 1534 - دو برادر یا دو خواهر نابالغ یا بالغ شرعی (ولی فاقد سنّ قانونی 18 سال) با هم نزاع میکنند، یکی از آنها دیگري را
مجروح، یا مضروب میکند؛ مجروح یا مضروب بر ضدّ ضارب به دادگاه شکایت میکند و حاضر به دادن رضایت نیست، آیا
رضایت پدر، و در صورت نداشتن پدر رضایت جدّ پدري، یا رضایت مادرشان که قیّم آنهاست در جهت منع تعقیب ضارب نافذ
است، یا رضایت مضروب الزامی است؟
جواب: در صورتی که طرفین شرعاً بالغ هستند، رضایت خودشان معتبر است.
ص: 528
تبدیل قصاص به دیه
سؤال 1535 - شخصی به قتل عمدي همسرش اقرار و اعتراف نموده است. ولیّ دم مادر مقتوله و یک دختر هفتساله از همان شوهر
است. نظر به این که تقاضاي اجراي قصاص نفس از ناحیه مادر مشروط به ردّ نصف دیه یک مرد مسلمان به قاتل و تأمین و تضمین
سهم صغیره میباشد، لذا اگر مادر مقتوله ضمن تقاضاي اجراي قصاص، از ردّ نصف دیه به قاتل و نیز سهم صغیر اظهار عجز نماید،
آیا قصاص قهراً به دیه تبدیل میگردد، یا باید ردّ و تأمین دیه از طریق بیت المال انجام شود و قصاص اجرا گردد؟ یا حقّ قصاص تا
زمان توانایی ولیّ دم باقی است؟
جواب: بیت المال وظیفهاي براي پرداخت دیه جهت قصاص ندارد و اگر ولیّ دم مایل به اخذ دیه باشد، دیه پرداخت میشود و در
مورد صغیر باید مصلحت را رعایت کرد. البتّه در شرایط کنونی غالباً مصلحت صغیر، گرفتن دیه است.
سؤال 1536 - اگر قاتل اظهار نماید که من از حقّ خودم نسبت به نصف دیه گذشت مینمایم تا قصاص اجرا شود، آیا حقّ گذشت
دارد؟ یا چون دیه در آتیه جزء مال الارث محسوب میگردد، حقّ گذشت ندارد؟
جواب: بخشش دیه در این گونه موارد از سوي قاتل خالی از اشکال نیست.
سؤال 1537 - درباره قصاص نفس یا عضو بفرمایید:
الف) آیا ولیّ امر میتواند بر خلاف درخواست ولیّ دم، یا مجنیٌ علیه بنا به مصالحی قصاص را به دیه تبدیل نماید؟
صفحه 268 از 323
جواب: در شرایط عادي چنین حقّی ندارد؛ مگر این که اجراي قصاص سبب مفسده مهمّی شود.
ب) چنانچه پاسخ مثبت باشد، با توجّه به این که طبق فتواي مشهور، قصاص تنها در صورت رضایت جانی به دیه تبدیل میشود، آیا
میتوان علی رغم درخواست جانی، قصاص را به دیه تبدیل نمود؟
ص: 529
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
ج) در صورت مثبت بودن پاسخ، مسئول پرداخت دیه کیست؟ جانی، یا بیت المال؟
جواب: باید جانی بپردازد.
سؤال 1538 - در کدام صورت، قصاص تبدیل به دیه میشود؟
جواب: در مواردي که قصاص خطرناك است و در موارد دیگري مانند جایی که جانی مردد بین دو یا چند نفر باشد و مواردي که
رعایت مماثلت عادتاً امکانپذیر نباشد و مانند آن، قصاص تبدیل به دیه میشود.
قسامه
سؤال 1539 - موارد لوث و قسامه را در زمان کنونی بیان فرمایید.
جواب: لوث در مواردي است که اماره ظنّیّه نزد حاکم شرع بر صدق مدّعی قائم شود؛ مانند شهادت شاهد واحد، یا در جایی که
شخصی را غرق خون ببینند و شخص مسلّحی را که بر سلاح او آثار خون است در آنجا بیابند، یا کشتهاي را در خانه، یا محلّهاي که
غیر از افراد خاصّی وارد نمیشوند، مشاهده کنند، در حالی که عداوتی بین صاحبان خانه یا محلّه و مقتول وجود داشته است و امثال
آن. در چنین مواردي قاضی احکام قسامه را جاري میکند.
سؤال 1540 - شخص مسلمان و شیعه اثنا عشري در نزاعی، یک مرد علیاللّهی (از غُلات) را به قتل رسانیده است.
الف) بفرمایید در صورتی که مورد از موارد لوث باشد، آیا اولیاي مقتول، که همگی علیاللّهی هستند، میتوانند اقامه قسامه کنند؟
ب) در صورت ثبوت قتل عمد، آیا قاتل موصوف در قبال مقتول نامبرده قصاص میشود؟
ص: 530
ج) در صورت ثبوت دیه، آیا دیه کامل مرد مسلمان باید پرداخت شود؟
جواب: غلات و کسانی که به آنها علیاللّهی گفته میشود مختلفند؛ بعضی واقعاً علی (علیه السلام) را خدا میدانند، یا صفات
خدایی برایش قائل هستند و یا منکر ضروریات دین عن علم میباشند، این گروه کافرند و احکام کفّار در باب قصاص و دیات بر
آنها جاري میشود؛ ولی عدّه بسیاري از آنها تا این حدّ غلوّ ندارند و ظاهراً در سلک مسلمیناند؛ هرچند خطاکارند، بنابراین باید
تحقیق کنید که مورد سؤال از کدام یک از این دو دسته میباشند؛ در صورت اوّل احکام غیر مسلمین و در صورت دوّم احکام
مسلمین بر آنها جاري میشود.
سؤال 1541 - مثالهایی که در باب لوث ذکر شده، مانند شاهد واحد یا وجود عداوت، آیا تعبّداً موجب صدق لوث میشود، یا در
صورت حصول ظن؟
جواب: در صورتی که ظنّی از آن حاصل شود حکم لوث جاري میشود.
سؤال 1542 - ملاك صدق لوث، حصول ظنّ شخصی است، یا نوعی؟
جواب: ملاك، حصول ظنّ شخصی براي قاضی است؛ ولی احتیاط واجب آن است که اماره نوعیّهاي نیز وجود داشته باشد.
سؤال 1543 - چنانچه قاضی ظنّ به وقوع قتل غیر عمدي توسّط متّهم داشته باشد؛ ولی مدّعی (ولیّ دم) ادّعاي قتل عمد داشته و
صفحه 269 از 323
حاضر به اقامه قسامه بر وقوع قتل عمدي میباشد، آیا این مورد از موارد لوث میباشد؟
جواب: تنها با ادّعاي قتل عمد از موارد لوث نمیشود.
سؤال 1544 - در صورتی که براي قاضی ظن حاصل گردد که یکی از متّهمین، قاتل (در باب قتل)، یا جارح (در باب جراحات و
قطع عضو) میباشد، مورد از موارد لوث میباشد؟
جواب: ظنّ قاضی مشروط به وجود اماره است و در صورت وجود آن امارات لوث نسبت به احد المتّهمین ثابت است.
ص: 531
سؤال 1545 - در بحث قسامه با وجود لوث، آیا اولیاي دم میتوانند با قسامه، عمدي بودن قتل را ثابت کنند و قصاص نمایند، با
وجودي که متّهم منکر است؟
جواب: در قتل نفس قصاص را با قسامه میتوان ثابت کرد.
سؤال 1546 - در بحث قسامه، آیا زن میتواند به تنهایی مدّعی قتل عمد باشد و اقامه قسامه نماید؟
جواب: زن میتواند مدّعی باشد؛ ولی باید قسامه را از مردان انتخاب کنند.
سؤال 1547 - آیا حصول علم به قتل در قسامه براي قاضی لازم است، یا با وجود لوث و اقامه قسامه باید حکم بدهد؟
جواب: علم قاضی در اینجا شرط نیست.
سؤال 1548 - در صورتی که قاضی احتمال دهد که قسمخورندگان با مدّعی تبانی نمودهاند، آیا میتواند به این احتمال توجّه نموده
و قسمها را کَان لم یکن تلقّی نماید؟
جواب: در فرض مسأله قاضی مأمور به ظاهر حال است؛ مگر این که علم به خلاف داشته باشد.
سؤال 1549 - آیا با قسامه میتوان چند نفر را که متّهم به قتل هستند قصاص نمود؟
جواب: در صورتی که شرایط قسامه جمع باشد، با ردّ فاضل دیه مانعی ندارد.
سؤال 1550 - آیا قسامه و لوث را در غیر جراحات، قتل و قطع اعضا، مثل ایراد ضرب غیر جرحی (کبودي، سرخی، سیاهشدگی) نیز
میتوان اجرا نمود؟
جواب: در موارد بالا نیز قسامه جاري میشود.
سؤال 1551 - آیا قسامه افرادي که مسلمان نیستند و در کشور اسلامی زندگی میکنند، علیه مسلمان مسموع است؟
جواب: قسامه غیر مسلمان بر ضدّ مسلمان مسموع نیست.
ص: 532
سؤال 1552 - اگر مقتولی در شارع عام یا در مکانهایی که محلّ رفت و آمد عمومی است به صورت مجهول الهویّه کشف شود و
در مقام بررسی و تحقیقات در محاکم قضایی از جهت استناد عمل مجرمانه قتل نسبت به شخصی با وجود قرائن ظنّیّه از موارد لوث
تشخیص داده شود و براي مقتول ولیّ دمی شناخته نشود، اجراي قسامه با چه شخصی است؟ اگر با ولیّ امر مسلمین است به چه
کیفیّت؟
جواب: حاکم شرع ولیّ او محسوب میشود و با وجود لوث، مورد قسامه است.
سؤال 1553 - در یک منازعه دسته جمعی بر اثر اصابت سنگ به ناحیه سر شخصی، وي به قتل میرسد، علی رغم انکار متّهم، به
لحاظ وجود قرائن ظنیّه شخصی، با اجراي مراسم قسامه به وسیله اولیاي دم، متّهم به قصاص نفس محکوم میشود. به لحاظ عدم
رعایت تشریفات محاکمه و دادرسی، حکم صادره در دیوانعالی کشور نقض میشود. شعبه دیگر دادگاه، دلایل موجود در پرونده
را مفید علم قطعی دانسته و متّهم را به قصاص نفس محکوم مینماید. حکم صادره در دیوانعالی کشور تأیید و پس از استیذان،
صفحه 270 از 323
حین اجراي حکم، فرزند متّهم اقرار به قتل مینماید و میگوید که میخواسته شخص دیگري را که یکی از بستگانش را به سختی
مجروح کرده است، با سنگ مضروب نماید؛ ولی سنگ به مقتول که در مجاورت شخص مورد نظر بوده، برخورد کرده است.
اینک با فرض این که عمل هر دو نفر (شخصی که ابتدا محکوم به قصاص شد و مُقِرّ) در صورت انتساب قتل به هر کدام، نوعاً
کشنده باشد و ادّعاي مقرّ مبنی بر این که قصد زدن شخص دیگري را داشته، با توجّه به اوضاع و احوال قضیّه، مقرون به صحّت
باشد و با توجّه به این که اولیاي دم با اعلام نظر خود مبنی بر این که قتل به وسیله اوّلی صورت پذیرفته، علی رغم اصرار دادگاه در
اعلام شکایت علیه یکی از دو نفر، علیه هیچ کدام از این دو بطور منجّز اعلام شکایت ننموده بلکه اعلام داشتهاند، از هر کدام که
دادگاه او را قاتل تشخیص دهد، شاکی و تقاضاي قصاص
ص: 533
دارند؛ حال دو سؤال مطرح است:
الف) تکلیف دادگاه در مواجهه با شکایت اولیاي دم، که تعیین قاتل را به دادگاه واگذار نمودهاند، چیست؟ آیا با اعلام نظر اولیاي
دم مبنی بر این که اوّلی قاتل است و اجراي مراسم قسامه، دادگاه میتواند به اقرار شخص دوّم که با اوضاع و احوال قضیّه مباینتی
ندارد، ترتیب اثر دهد؟ آیا اقرار شخص دوّم میتواند به عنوان قرینه معارضی، موجب خروج موضوع (از باب لوث) نسبت به
شخص اوّل گردد؟
جواب: هرگاه علم قاضی طبق موازین، حاصل شده باشد و با اقرار فرد دوّم متزلزل نشود، حکم قصاص فرد اوّل با اجازه اولیاي دم
ثابت است. و اگر اقرار مزبور تزلزل در علم قاضی ایجاد کند، ولی لوث در طرف شخص اوّل باشد، باید به قسامه مراجعه شود و
اگر اقرار مانع لوث گردد، باید به اقرار عمل کرد.
ب) اصولًا چنانچه شخصی قصد مضروب کردن دیگري را داشته باشد و عمل وي نوعاً کشنده باشد و به لحاظ عدم مهارت یا
لرزش دست و مانند آن، شخص دیگري به قتل برسد، قتل عمدي است یا خیر؟
جواب: این مسأله دو صورت دارد: صورت اوّل این که فرد دوّم بطور عادّي در معرض نبوده و بر اثر خطا، ضربهاي بر او وارد شده،
در اینجا قتل خطاست؛ ولی اگر هر دو در کنار هم و در معرض بودهاند و شخص ضارب مهارتی نداشته و احتمال اصابت به هر یک
از آن دو وجود داشته است، قتل عمد محسوب میشود.
سؤال 1554 - در جنایت عمدي بر اطراف، قسامه چه تعداد است؟
جواب: احتیاط آن است که در اعضا به نسبت دیه عضو از دیه کامله، که قسامه آن پنجاه نفرند، محاسبه شود.
سؤال 1555 - آیا در موقع انجام مراسم قسامه، علم قسمخورندگان به موضوع قسامه شرط میباشد؟ آیا قاضی دادگاه میتواند در
مواردي که میداند تعدادي از
ص: 534
قسمخورندگان نسبت به موضوع علم و اطّلاع کافی ندارند، سوگند آنها را استماع نکند؟
جواب: آري علم آنها شرط است؛ و اگر قاضی طبق قرائن آشکاري یقین به کذب بعضی از آنها در قسم دارد، نباید به آن اعتنا
کند.
سؤال 1556 - چنانچه دو نفر متّهم به قتل یا ضرب و جرح باشند و قاضی ظنّ اجمالی به وقوع جرم توسّط یکی از آن دو نفر، لا علی
التعیین، داشته باشد، و اولیاي دم یا ادّعاي علم تفصیلی به وقوع جرم توسّط یکی از آن دو نفر داشته و حاضر به اقامه قسامه با استناد
جرم به یکی از آن دو به نحو معیّن میباشند، یا این که ادّعاي علم اجمالی داشته و حاضر به اقامه قسامه مبنی بر استناد جرم به یکی
از متّهمان بدون این که آن یک نفر را معیّن کنند میباشند. آیا فروض مذکور از باب لوث میباشد یا خیر؟ در فرض دوّم چنانچه
صفحه 271 از 323
از مصادیق لوث باشد، با اقامه قسامه به کیفیّت مذکور، کدام یک از متّهمان محکوم میشوند؟
جواب: در هر دو صورت اگر مقدّمات لوث نسبت به یکی از آن دو تفصیلًا یا اجمالًا حاصل شود، میتوان اقامه قسامه کرد. در
صورت تعیین واضح است و در صورت اقامه قسامه بر احدهما، هر یک ملزم به پرداخت نصف دیه میباشد، و این در صورتی است
که هر دو انکار کنند و قسم یاد کنند.
سؤال 1557 - در نزاعی که بین چند نفر واقع میشود:
الف) اگر چندین نفر، همدیگر را مورد ضرب و جرح قرار داده باشند و به نظر دادگاه درگیري محرز باشد؛ ولی هر کدام منکر
ایراد ضرب و جرح به دیگري باشد، در صورتی که هر یک از مضروبین نتواند معیّن کند که کدام جراحت را چه کسی وارد ساخته
است بلکه فقط میتواند قسم بخورد که مثلًا این جراحتها را این اشخاص معیّن زدهاند، آیا مورد با قسامه قابل اثبات است؟ و اگر
هست، نتیجه آن چه میشود؟
ص: 535
جواب: مورد با قسامه اثبات میشود و نتیجتاً آن اشخاص در فرض سؤال، ملزَم به دیه جروح میشوند و چون ضارب مشخّص
نیست، دیه بطور مساوي در میان آنها تقسیم میشود.
ب) در فرض فوق چنانچه اصل درگیري محرز نباشد و ظنّ حاصل شده باشد، حکم چه میشود؟
جواب: اصل درگیري باید احراز شود، یا به بیّنه، یا اقرار، یا قسامه.
ج) اگر به نظر دادگاه محرز باشد که چند نفر، شخص معیّنی را مورد ضرب و جرح قرار دادهاند، امّا نداند که کدام جراحت را چه
کسی وارد نموده است و مضروب نیز نتواند معیّن کند، حکم و نتیجه آن چه میشود؟
جواب: دیه میان همگی تقسیم میگردد.
د) محلّ قرعه در این مورد کجاست؟
جواب: موردي براي قرعه در این گونه موارد وجود ندارد.
سؤال 1558 - چنانچه در قتل خطاي محض دیه با قسامه ثابت شود؛ مسئول پرداخت آن کیست؟
جواب: دیه در این گونه موارد بر عاقله است.
سؤال 1559 - آیا جراحتی که شرعاً براي آن ارش معیّن گردیده است، با قسامه قابل اثبات میباشد؟
جواب: آري ارش نیز با قسامه ثابت میشود.
سؤال 1560 - آیا شکستگیهاي استخوان نیز جراحت است که با قسامه قابل اثبات باشد؟
جواب: شکستگیهاي استخوان هم مانند سایر جروح است و با قسامه ثابت میشود.
ص: 536
مسائل متفرّقه قصاص
سؤال 1561 - در مورد حقوق زنان لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
الف) در مورد حکم قصاص، تساوي حقوق زن و مرد در چیست؟ با توجّه به این که در حال حاضر در برخی از خانوادهها نانآور
خانواده زن است؛ مثل خانوادههایی که مرد آن معتاد یا فوت کرده است و سرپرستی بچّهها و تأمین معاش آنها نیز با مادر است، یا
زن و مردهایی که هر دو شاغلند و در برخی از موارد حقوق ماهیانه زن بیشتر از مرد است، اگر مردي این زن، یا این مادر را چه به
عمد، یا غیر عمد به قتل برساند، باز حکم او قصاص نیست؟ و حتماً باید براي قصاص نیمی از دیه پرداخته شود؟
صفحه 272 از 323
جواب: کراراً گفتهایم احکام و قوانین الهی تابع افراد و اشخاص نیست؛ بلکه تابع نوع است؛ به این معنا که اگر مجموع مردان جامعه
را با مجموع زنان مقایسه کنیم بازدهی اقتصادي مردان بمراتب بیش از زنان است؛ بنابراین مصلحت شخصی معیار نیست، بلکه
مصلت نوعی باید در نظر گرفته شود. در قوانین عرفیّه نیز چنین است؛ مثلًا میگویند: براي احراز فلان مقام، شخص باید دکترا داشته
باشد، در حالی که عدّهاي از لیسانسیهها از عدّهاي از دکترها باسوادترند، حتّی عدّهاي از کسانی که اصلًا مدرکی ندارند بسیار
بافضیلتتر از گروهی از آنها هستند که مدارك دانشگاهی دارند در این گونه موارد معیار فرد نیست؛ بلکه معیار مجموعههاست.
ب) از ابتداییترین دوران زندگی، یعنی تولّد نوزاد، تا دوران بلوغ و رشد، تربیت فرزند بر عهده مادر است، پس چرا بچّه متعلّق به
مرد است و اگر زنی به دلیل موجّهی از همسرش جدا شود، حتّی با وجود داشتن تمکّن مالی، حقّ سرپرستی از فرزند خود را ندارد
و عواطف شدید مادري نادیده گرفته میشود؟
جواب: پاسخ این سؤال نیز مانند پاسخ سؤال گذشته است و در مجموع
ص: 537
توانایی مردان بر حمایت و رفع نیازهاي اقتصادي کودکان بیش از زنان است؛ ولی اگر در مواردي ثابت شود که حضانت پدر
مصالح کودك را به خطر میاندازد او را به مادر میسپارند.
سؤال 1562 - اگر کسی دیگري را در مسجد مجروح نماید و یا به قتل برساند، مجازات او با مجازات مرتکب این کار در خارج
مسجد یکی است، یا تفاوت دارد؟
جواب: مجازات یکی است؛ ولی گناهش نزد خدا سنگینتر است، همچنین مکانهاي محترم دیگر.
سؤال 1563 - کسی که قرار است کشته شود (تیرباران، حلقآویز و مانند آن) آیا میتواند با هزینه خود از پزشکی بخواهد وي را
قبل از قتل بیحس یا بیهوش نماید، تا دردي را متحمّل نشود؟ بین حد یا قصاص نفس و اطراف فرقی وجود دارد؟
جواب: در قصاص مشکل است، ولی در حدود مانعی ندارد.
سؤال 1564 - کسی به خطّ خود، یا طبق شهادت شهود، از کسی خواسته که به نحوي از انحا او را بکشد. آیا در این صورت قاتل
وي قصاص میشود؟
جواب: آري قصاص میشود و رضایت او مانع از این کار نیست.
سؤال 1565 - امروزه زندانیان فراوانی وجود دارند که در انتظار قصاص در حبس به سر میبرند. این گونه زندانیان که اولیاي دم به
علل مختلفی قادر به تصمیمگیري در مورد قصاص آنها نیستند؛ بعضاً باید مدّت طولانی در حبس به سر ببرند؛ نظر حضرتعالی در
این مورد چیست؟
جواب: در گذشته نیز گفتهایم که نگهداشتن این افراد، که در انتظار قصاص هستند، در زندانها، آن هم براي مدّتهاي طولانی، که
گاهی به چندین سال منتهی میشود، هیچگاه در شأن نظام جمهوري اسلامی و نظام قضایی اسلام نیست. ما هیچ دلیل شرعی و
فقهی براي زندانی کردن این گونه افراد از نظر شرع مقدّس
ص: 538
نداریم. آنها مستحقّ قصاص هستند نه مستحقّ زندان، و نگهداري آنها در زندانها، مخصوصاً براي مدّت طولانی خلاف شرع است،
باید با وثیقه کافی آزاد شوند تا در مورد آنها تصمیمگیري شود. در این گونه مسائل که ارتباط با زندگی و حیات گروه عظیمی
دارد باید بعد از مطالعه و بررسی، قاطعانه تصمیم گرفت و آن را اجرا کرد و متأسّفانه تا کنون در این امر کوتاهی شده که حقیر
شاهد و ناظر بعضی موارد اسفبار آن بودهام و کراراً در این باره از ما استفتا کردهاند و عدم مشروعیّت آن را (جز در موارد استثنایی)
یادآور شدهایم.
صفحه 273 از 323
سؤال 1566 - در فرض سؤال فوق در صورتی که تأخیر به خاطر تساهل و تسامح یا صغیر بودن اولیاي دم باشد چطور؟
جواب: در صورتی که انتظار قصاص به خاطر کوتاهی اولیاي دم است؛ مانند عدم مراجعه، یا عدم اقدام براي پرداخت فاضل دیه و
امثال آن، با داشتن تمکّن مالی، نگهداري مجرمان در زندان به هیچ وجه معقول نیست و با هیچ یک از موازین فقهی نمیسازد؛
بلکه باید پس از اتمام حجّت با اولیاي دم، مجرم را با اخذ وثیقه کافی (و احیاناً کفیل لازم) آزاد کرد و در انتظار اقدام صاحبان حق
بود. و در صورتی که انتظار قصاص به خاطر عدم توانایی اولیاي دم بر پرداخت فاضل دیه و مانند آن است در این گونه موارد نه
ضرورتی دارد که از بیت المال فاضل دیه را بپردازند (مگر در مواردي استثنایی که قصاص با نظم اجتماعی مسلمین ارتباط پیدا
کرده باشد) و نه میتوان مجرم را در زندان، براي مدّت طولانی، نگهداري کرد؛ بلکه باید به همان گونه که در بالا گفته شد عمل
شود. و در مواردي که تأخیر حکم قصاص به خاطر این است که پاي صغیر در میان است، در این گونه موارد با توجّه به این که
غالباً غبطه صغیر در گرفتن دیه است نه قصاص، اولیاي صغیر باید از این راه وارد شوند و در نهایت مجرم آزاد گردد و در فرض
نادر که قصاص غبطه صغیر است، باید مطابق آن عمل نمود.
ص: 539
در خاتمه نظر دستاندرکاران محترم را به این نکته جلب میکنم که درست است که در قصاص حیات است، ولی اولو الالباب باید
به این نکته توجّه داشته باشند که تحمیل مجازات اضافی با توجّه به عدم مجوّز شرعی، با موازین عدل اسلامی و مسأله لزوم جمع
بین الحقّین و قاعده لا ضرر و اصل برائت، جز به مقداري که دلیل بر آن قائم شده است، مسئولیّت آفرین است.
سؤال 1567 - شخصی، دیگري را وادار و اکراه به قتل شخصی ثالث میکند و میگوید:
الف) اگر فلانی را نکشی تو را خواهم کشت! (مکرِه قدرت انجام تهدید خود را دارد و هر دو بالغ و عاقل هستند).
ب) اگر فلانی را نکشی، تو را مُثله و سپس خواهم کشت؟ (با همان فرض).
ج) اگر فلانی را نکشی تو و خانوادهات را خواهم کشت (با همان فرض)
در موارد فوق آیا مُکرَه میتواند آن عمل را انجام دهد؟
جواب: در هیچ یک از سه صورت بالا، مُکرَه حقّ کشتن بیگناهی را ندارد؛ هرچند خود یا خانوادهاش کشته شوند.
سؤال 1568 - قتلی واقع شده است؛ آیا اولیاي دم باید شکایت کنند تا دادگاه مجاز به بررسی و انجام تحقیقات پیرامون قتل باشد، یا
این که دادگاه از باب این که نماینده حکومت است بدون شکایت شاکی باید تحقیقات را شروع کند تا قاتل شناسایی گردد؟ لازم
به ذکر است گاهی پسري، پدري را میکشد و دادگاه از شواهد و قرائن مطمئن است که قتلی صورت گرفته، لکن اولیاي دم با این
بهانه که میّت مثلًا خودکشی کرده، خواستار عدم پیگیري هستند. در چنین مواردي تکلیف چیست؟
جواب: در شرایط فعلی، حکومت براي حفظ نظام موظّف است قتل را پیگیري کند، هرچند شاکی خصوصی نداشته باشد، و حتّی
در صورت عفو شاکی
ص: 540
خصوصی حکومت میتواند از تعزیر مناسب استفاده کند.
سؤال 1569 - اگر انسان فرد دیگري را اجبار کند که شخص ثالثی را بکشد، چه کسی قصاص میشود؟
جواب: قصاص مربوط به قاتل است و شخص اکراهکننده حبس ابد دارد.
ص: 541
فصل چهل